خلاصه کتاب داستان راستان جلد 1 اثر مرتضی مطهری (بررسی کامل)

خلاصه کتاب داستان راستان جلد 1 اثر مرتضی مطهری (بررسی کامل)

خلاصه کتاب داستان راستان (جلد 1) ( نویسنده مرتضی مطهری )

اگر دنبال درک سریع و عمیقی از محتوای کتاب داستان راستان (جلد 1)، اثر جاودانه شهید مرتضی مطهری هستید، به جای درستی اومدین! این کتاب، مجموعه ای جذاب از حکایت های آموزنده از بزرگان دینه که با زبانی ساده و دلنشین، درس های اخلاقی و انسانی رو بهمون یاد می ده.

داستان راستان، فقط یه کتاب داستان معمولی نیست؛ یه گنجینه بی نظیره که شهید مطهری، اون رو با نگاهی دقیق و هوشمندانه، برای تربیت اخلاقی و معنوی جامعه نوشته. اگه می خواین بدونین این کتاب چرا اینقدر مهمه و چه داستان های نابی تو دلش داره، ادامه این مطلب رو از دست ندین. ما اینجا سعی کردیم یک خلاصه جامع و تحلیلی بهتون بدیم که هم کاربردی باشه و هم حس و حال اصلی کتاب رو منتقل کنه. پس آماده باشین برای یه سفر جذاب به دنیای داستان های راست و درس های بی نظیر.

استاد شهید مرتضی مطهری؛ مردی که جور دیگری دید

حالا که داریم درباره داستان راستان جلد اول حرف می زنیم، بد نیست یه کوچولو هم با خالقش، استاد شهید مرتضی مطهری، آشنا بشیم. ایشون فقط یه روحانی نبود، یه متفکر بزرگ و یه معلم بی نظیر بود که دغدغه اصلی اش، فهم درست دین و زندگی بر اساس آموزه های اخلاقی بود. مطهری توی یه دوره زمانی زندگی می کرد که کلی مکتب فکری غربی وارد ایران شده بود و خیلی ها نسبت به دین و آموزه هایش، نگاه های متفاوتی داشتن.

توی همچین فضایی، استاد مطهری دست به قلم برد و با آثارش، نه تنها به شبهات و سوالات جواب داد، بلکه راه و رسم زندگی درست رو هم نشون داد. فرق ایشون با خیلی های دیگه این بود که مفاهیم پیچیده فلسفی و دینی رو با زبانی ساده و قابل فهم برای همه، حتی اونایی که خیلی تو این حوزه ها تخصصی نداشتن، بیان می کرد. همین باعث شد آثارش مثل داستان راستان، اینقدر محبوب و تاثیرگذار بشن. انگار که می دونست چی باید بگه و چطوری بگه که به دل همه بشینه.

داستان راستان جلد اول: گنجینه ای از حکمت ها

داستان راستان (جلد 1) یکی از معروف ترین و دوست داشتنی ترین کتاب های شهید مطهریه که در سال 1339 به چاپ رسید. این جلد شامل 75 داستان کوتاهه که نویسنده با دقت و ظرافت خاصی، اون ها رو از دل تاریخ اسلام، سیره معصومین (علیهم السلام)، زندگی بزرگان دین و حتی علمای برجسته بیرون کشیده. شاید بپرسید چرا مطهری، فیلسوف و متفکری که کتاب های عمیق فلسفی و کلامی می نوشت، اومد سراغ نوشتن یه کتاب داستان؟ خب، اینجاست که دید متفاوت ایشون مشخص می شه.

اون زمان، جامعه به شدت نیاز به الگوهای عملی و درس های اخلاقی داشت. مطهری به خوبی تشخیص داد که گاهی یه داستان کوتاه و پرمفهوم، می تونه خیلی بیشتر از صدها سخنرانی و موعظه مستقیم، روی دل و ذهن آدم ها اثر بذاره. هدفش این بود که مفاهیم اخلاقی و انسانی رو از طریق داستان هایی واقعی و ملموس، به مردم یاد بده. یعنی به جای اینکه مستقیم بگه این کار خوبه، این کار بده، با یه داستان نشون می داد که بزرگان دین چطور زندگی کردن و چه فضائلی رو تو عمل نشون دادن.

چرا داستان راستان؟ هدف اصلی مطهری از نگارش این کتاب چی بود؟

موضوعات کتاب داستان راستان و انتخاب قالب داستان، یه تصمیم کاملاً هوشمندانه از طرف استاد مطهری بود. ایشون به خوبی می دونست که برای رسوندن پیام های اخلاقی و معنوی به عموم مردم، باید راهی رو انتخاب کرد که خسته کننده نباشه و به قول خودمون، به دل بچسبه. مفاهیم اخلاقی توی این کتاب، صرفاً یه سری تئوری های خشک و خالی نیستن؛ بلکه از طریق اتفاقات واقعی و ملموس، به تصویر کشیده شدن.

هدف اصلی، ارائه الگوهای عملی از زندگی بزرگان دین بود. مطهری می خواست نشون بده که دین فقط نماز و روزه نیست، بلکه یه سبک زندگیه که باید تو تمام ابعاد فردی و اجتماعی انسان جاری باشه. ایشون با معرفی و خلاصه داستان راستان، فضایی رو فراهم کرد که خواننده خودش به فکر فرو بره، خودش نتیجه گیری کنه و خودش ببینه چطوری می تونه این درس ها رو تو زندگیش پیاده کنه. این کتاب، یه نوع پاسخ به نیاز زمان خودش بود، یه پاتوق فکری برای کسایی که دنبال حقیقت و راه درست بودن، اونم تو دنیایی که افکار مختلفی جولان می دادن.

پیام های اصلی و موضوعات پررنگ در داستان راستان

وقتی داستان راستان جلد اول مرتضی مطهری رو می خونیم، متوجه می شیم که یه سری موضوعات محوری کتاب داستان راستان و پیام های اصلی بارها و بارها تکرار می شن. این پیام ها مثل نخ تسبیح، داستان های مختلف رو به هم وصل می کنن و یه تصویر کلی از اخلاق اسلامی ارائه می دن.

اخلاق فردی و اجتماعی؛ درس هایی برای زندگی بهتر

اگه بخوایم صادق باشیم، محور اصلی داستان راستان، اخلاقه؛ اونم نه یه اخلاق تئوری که فقط تو کتاب ها باشه، بلکه یه اخلاق عملی که تو دل زندگی اتفاق می افته. مطهری از طریق داستان ها، به ما یاد می ده که چطور صداقت، عدالت، ایثار، تواضع، مسئولیت پذیری، صبر و کرامت انسانی رو تو خودمون پرورش بدیم. مثلاً داستان هایی رو می بینیم که نشون می ده یه نفر تو اوج سختی، چطور به عهدش وفادار می مونه یا چطور با فروتنی با بقیه برخورد می کنه. این ها همون پیام های اخلاقی داستان راستان هستن که به صورت غیرمستقیم، ولی خیلی عمیق، به ما منتقل می شن.

سیره ی عملی بزرگان دین؛ الگوهای واقعی جلوی چشممون

مطهری خیلی هوشمندانه عمل کرده. به جای اینکه فقط از فضایل اخلاقی حرف بزنه، میاد و نشون می ده که پیامبر (ص)، ائمه اطهار (ع)، صحابه و علمای بزرگ، خودشون چطور این فضایل رو تو زندگی شون عملی می کردن. داستان هایی رو می خونیم که رفتار حضرت علی (ع) در دادگاه، گذشت امام حسین (ع) از دشمنان یا تدبیر پیامبر (ص) رو نشون می ده. اینا صرفاً خاطره نیستن، الگوهای زنده ای هستن که می تونیم ازشون الهام بگیریم و تو زندگی خودمون پیاده کنیم. انگار دارن بهمون می گن اگه می خوای خوب زندگی کنی، ببین اینا چیکار کردن.

عمل به آموزه های دینی؛ از حرف تا عمل!

یکی از مهم ترین پیام های اصلی کتاب، تأکید بر جنبه عملی دینه. مطهری نمی خواد بگه دین یه سری مناسک و اعمال خشکه، بلکه دین رو یه راه و رسم برای زندگی نشون می ده. داستان ها بهمون یادآوری می کنن که صرفاً دونستن یه سری احکام یا اعتقادات کافی نیست؛ باید اون ها رو تو عمل هم نشون بدیم. یعنی اگه از عدالت حرف می زنیم، خودمون عادل باشیم؛ اگه از صبر می گیم، تو مشکلات صبور باشیم. اینجوریه که دین، از یه مفهوم انتزاعی، تبدیل می شه به یه واقعیت ملموس تو زندگی روزمره.

فضایل اخلاقی در بطن زندگی روزمره

یه نکته جالب دیگه تو داستان راستان اینه که نشون می ده مفاهیم اخلاقی، فقط مال منبر و مسجد نیستن؛ بلکه تو زندگی عادی، تو بازار، تو خونه، تو سفر و تو هر موقعیتی که فکرشو بکنیم، کاربرد دارن. مطهری با نقل داستان هایی از دل زندگی عادی مردم و بزرگان، بهمون نشون می ده که فضائل اخلاقی چطور تو موقعیت های واقعی خودشون رو نشون می دن. اینجوری خواننده حس می کنه این درس ها، خیلی به زندگی خودش نزدیکه و می تونه اون ها رو به راحتی تو زندگی روزمره اش به کار ببره.

سبک نگارش مطهری: چرا داستان راستان اینقدر دلنشینه؟

یکی از دلایلی که کتاب داستان راستان (جلد 1) اینقدر بین مردم محبوبه و بعد از سال ها هنوز هم طرفدار داره، سبک نگارش بی نظیر شهید مطهریه. ایشون یه جور خاصی داستان ها رو می نویسه که آدم رو جذب می کنه و اجازه نمی ده خسته بشی.

زبان ساده و خودمونی

مطهری واقعاً یه استاد بود تو ساده نویسی. کتابش رو طوری نوشته که انگار داری با یه دوست صمیمی حرف می زنی یا یه داستان رو از زبان یه پدربزرگ با تجربه می شنوی. جملات کوتاه، کلمات روان و دور از هرگونه پیچیدگی، باعث می شه هر کسی، با هر سطح سوادی، بتونه از خوندن این کتاب لذت ببره و منظور رو به راحتی بفهمه. اصلا می دونی چی میگم؟ یه حس راحتی به آدم دست می ده وقتی داره این داستان ها رو می خونه.

کوتاه و پرمحتوا

داستان های داستان راستان، همشون کوتاه و جمع وجورن. این اختصار و ایجاز، باعث می شه که خواننده تو یه مدت زمان کم، یه درس بزرگ بگیره و خسته نشه. مطهری معتقد بود که «کتاب هم باید بار فکر کردن را از دوش خواننده و مخاطب بردارد، هم خواننده و مخاطب را وادار به فکر کردن بکند.» این جمله واقعاً نشون می ده که چقدر به مخاطب و فرایند یادگیری اهمیت می داد. اینجوری حتی اگه فرصت زیادی برای کتاب خوندن نداشته باشی، می تونی تو همین زمان های کوتاه، یه داستان رو بخونی و کلی فکر کنی.

نتیجه گیری با خود خواننده!

شاید براتون عجیب باشه، ولی مطهری بعد از هر داستان، نمی آد و نتیجه گیری اخلاقی رو به صراحت بیان کنه. این یه روش تربیتی غیرمستقیمه که خیلی هم موثره. ایشون می خواد خواننده خودش فکر کنه، خودش به عمق داستان بره و خودش درس رو ازش بگیره.

«فکری که باید به عهده ی خواننده باشد، فکر در نتیجه است. هر چیزی تا خود خواننده درباره ی آن فکر نکند و از فکر خود چیزی بر آن نیفزاید، با روحش آمیخته نمی شود و در دلش نفوذ نمی کند.»

این یعنی چی؟ یعنی وقتی خودت به یه نتیجه ای برسی، اون درس خیلی بیشتر تو وجودت ریشه می دونه و ماندگارتر می شه. این دقیقا همون چیزیه که کتاب داستان راستان جلد اول رو خاص و متفاوت می کنه.

واقع بینی و مستند بودن داستان ها

استاد مطهری، برخلاف خیلی ها، علاقه نداشت داستان های خیال پردازانه یا بدون سند رو نقل کنه. ایشون معتقد بود که باید داستان هایی رو نقل کرد که واقعی و حقیقی باشن. حتی نقدهایی هم در این زمینه در کتاب «حماسه ی حسینی» مطرح کرده. برای همین، تمام داستان های داستان راستان، ریشه های تاریخی و مستند دارن. این واقع گرایی، باعث می شه که خواننده به محتوای کتاب اعتماد بیشتری داشته باشه و حس کنه داره از یه منبع موثق و قابل اعتماد، درس زندگی می گیره. اینجوری هم سبک نگارش شهید مطهری در داستان راستان رو می شناسیم و هم به اعتبار مطالبش پی می بریم.

جذابیت داستانی بدون تحریف

با اینکه مطهری بر واقع گرایی تاکید داشت، اما این به این معنی نیست که داستان ها خشک و بی روح باشن. ایشون با استفاده از تکنیک های ادبی و روایی، داستان ها رو پرورانده و جذابیت خاصی بهشون داده. البته حواستون باشه، این پرورش داستانی به معنی تحریف اصل ماجرا نیست، فقط باعث می شه خواندنی تر و شنیدنی تر بشن. خلاصه کلام اینکه، مطهری هم به سندیت توجه داشته و هم به جذابیت. این خودش یه هنره که هر کسی از پسش برنمی آد.

گشت و گذاری در داستان های منتخب جلد اول داستان راستان

حالا که با اهمیت کتاب داستان راستان و سبک نگارش مطهری آشنا شدیم، بیاین یه نگاهی بندازیم به چند تا از داستان های منتخب داستان راستان (خلاصه) تا ببینیم چطور مفاهیم اخلاقی توی این حکایت ها جون می گیرن. این بخش خیلی مهمه چون دقیقاً به نیاز شما برای خلاصه کتاب داستان راستان (جلد 1) پاسخ می ده.

داستان بار نخل: اراده ای به بلندای درختان

یه روز حضرت علی (ع) داشت از خونه می رفت بیرون، یه باری هم همراهش بود. یکی ازش پرسید: یا علی، چی همراه داری؟ حضرت فرمود: درخت خرما، ان شاءالله. طرف تعجب کرد، آخه مگه می شه درخت خرما رو اینجوری حمل کرد؟ بعد از مدتی، همه دیدن اون هسته های خرمایی که حضرت علی (ع) اون روز برای کاشتن برده بود، تبدیل به یه نخلستان بزرگ و پربار شده. این داستان، نمادی از اراده قوی، تلاش بی وقفه و برکت کار حلاله. بهمون یاد می ده که حتی از یه هسته کوچیک هم می شه یه چیز بزرگ ساخت، اگه اراده و تلاش باشه. یه جورایی داره می گه، اگه دلت کار رو بخواد، از هیچی هم می تونی همه چیز بسازی.

داستان ابن سینا و ابن مسکویه: درس اخلاق از یک گردو

ابن سینا، اون دانشمند بزرگ، جوون بود و کلی هم غرور داشت. یه روز رفت پیش ابن مسکویه، یه دانشمند دیگه که معروف به اخلاق بود. ابن سینا یه گردو انداخت جلوی ابن مسکویه و گفت: مساحت سطح اینو حساب کن! ابن مسکویه به جای جواب دادن به سوال علمی، جزوه هایی از کتاب اخلاق خودش رو (طهاره الاعراق) گذاشت جلوی ابن سینا و گفت: تو اول اخلاقتو درست کن، بعد من مساحت گردو رو حساب می کنم. تو بیشتر به اصلاح اخلاق نیاز داری تا من به حساب کردن مساحت گردو! ابن سینا از این حرف خیلی شرمنده شد و این جمله، راهنمای اخلاقی تمام زندگیش شد. این داستان نشون می ده که علم بدون اخلاق، ناقصه و اولویت با تهذیب نفسه.

داستان آخرین سخن: وصیتی از جنس نور

ام حمیده، مادر امام کاظم (ع)، بعد از وفات امام صادق (ع)، برای ابوبصیر از یه قضیه عجیب تعریف می کنه. می گه لحظات آخر عمر امام بود، چشم هاشون بسته بود، یهو چشم هاشون رو باز کردن و فرمودن همه خویشاوندان رو جمع کنین. همه تعجب کرده بودن که تو این لحظات حساس امام چی می خواد بگه. وقتی همه جمع شدن، امام فرمودن: شفاعت ما هرگز نصیب کسانی که نماز رو سبک می شمارن نخواهد شد. این داستان، اهمیت فوق العاده نماز و عواقب سبک شمردن این فریضه الهی رو گوشزد می کنه و نشون می ده که نماز، چقدر برای بزرگان دین مهم بوده.

داستان پیر و کودکان: وضوی عشق

یه پیرمردی داشت وضو می گرفت، ولی درست بلد نبود. امام حسن (ع) و امام حسین (ع) که اون موقع بچه بودن، وضوی پیرمرد رو دیدن. نمی خواستن مستقیم بگن وضوی شما اشتباهه چون ممکن بود پیرمرد ناراحت بشه یا لج کنه. پس با خودشون قرار گذاشتن که جلوی پیرمرد هر دو وضو بگیرن و بعد از پیرمرد بخوان که قضاوت کنه کدوم وضوش کامل تره. پیرمرد که وضوی کامل و صحیح این دو کودک رو دید، تازه متوجه شد خودش اشتباه وضو می گرفته. با هوش و ذکاوت این دو امام، درس بزرگی گرفت و از محبتشون تشکر کرد. این داستان، اوج ادب و احترام در آموزش رو نشون می ده، اینکه گاهی با عمل و غیرمستقیم، بهتر می شه درس داد.

داستان مسیحی و زره علی علیه السلام: اوج عدالت

یه روز، زره حضرت علی (ع) گم می شه. بعداً حضرت می بینه دست یه مرد مسیحیه. بهش می گه این زره مال منه. مرد مسیحی قبول نمی کنه و می گه این مال خودمه. حضرت علی (ع) پرونده رو می بره دادگاه. قاضی از حضرت علی (ع) دلیل می خواد که این زره مال شماست. حضرت علی (ع) شاهدی نداره. قاضی هم با وجود اینکه می دونست حضرت علی (ع) کیه، به نفع مرد مسیحی رأی می ده! بعداً، اون مرد مسیحی که این عدالت رو می بینه، خودش اعتراف می کنه که زره مال حضرت علی (ع) بوده و مسلمون می شه. این داستان، نشون دهنده اوج عدالت در اسلامه، حتی در مورد مخالفین.

داستان بستن زانوی شتر: توکل همراه با تدبیر

مردی به پیامبر (ص) گفت که می خواد شترش رو رها کنه و فقط توکل کنه به خدا که شترش گم نشه. پیامبر (ص) بهش فرمود: اول زانوی شترت رو ببند، بعد توکل کن! این داستان بهمون یاد می ده که توکل به خدا، به معنی بی عملی و سستی نیست. بلکه توکل واقعی، یعنی اول تمام کارهایی که از دست خودت برمی آد رو انجام بدی و بعد نتیجه رو به خدا بسپری. این یه درس مهم برای زندگیه که هم تدبیر رو می رسونه و هم ایمان رو.

داستان رسول اکرم و دو حلقه جمعیت: درک موقعیت و اولویت بندی

یه روز پیامبر (ص) وارد مسجد می شن و دو تا حلقه جمعیت رو می بینن. یه گروه دارن عبادت و ذکر می گن و گروه دیگه دارن درس می دن و بحث علمی می کنن. پیامبر (ص) می رن و می شینن کنار اون گروهی که دارن درس می دن و می فرماین: این ها هر دو خوبند، ولی من برای تعلیم مبعوث شده ام. این داستان نشون می ده که در کنار عبادات فردی، کسب علم و آموزش چقدر اهمیت داره و حتی از نظر پیامبر (ص)، اولویت بالاتری داره، مخصوصاً در جایگاه یک رهبر و معلم. این درس بزرگیه برای اولویت بندی کارهامون تو زندگی.

چرا داستان راستان هنوز هم محبوب و تاثیرگذاره؟

شاید بپرسین چرا بعد از این همه سال، داستان راستان جلد اول مرتضی مطهری هنوز هم اینقدر مطرح و خونده می شه؟ دلایل مختلفی داره که نشون می ده این کتاب واقعاً یه اثر ماندگاره.

اولیش اینکه، این کتاب در سال 1344 شمسی، برنده جایزه یونسکو شد. این خودش یه نشونه بزرگه که نشون می ده محتوای کتاب، نه تنها تو ایران، بلکه در سطح جهانی هم ارزشمند و قابل توجه بوده.

دوم، تأثیرگذاری عمیقش روی نسل های مختلفه. از دانش آموز و دانشجو گرفته تا افراد عادی و حتی پژوهشگرها، همه می تونن از این کتاب درس بگیرن. این کتاب نه تنها به معلومات آدم اضافه می کنه، بلکه به تربیت اخلاقی و معنوی هم کمک می کنه. خیلی ها با خوندن این داستان ها، دیدشون به زندگی عوض شده و راه و رسم درست رو پیدا کردن.

نکته بعدی، مخاطب پذیری بالاست. مطهری این کتاب رو برای عموم مردم نوشته، نه فقط برای متخصص ها. همین باعث شده که از اقشار مختلف جامعه، از هر سنی و با هر سطحی از سواد، بتونن باهاش ارتباط برقرار کنن و ازش استفاده کنن. زبانی که ایشون انتخاب کرده، همه فهم و همه گیره.

بعد، ترجمه شدن داستان راستان (جلد 1) به زبان های مختلف مثل انگلیسی، ژاپنی و صربستانی، نشون می ده که پیام ها و حکمت های این کتاب، جهانی هستن و محدود به فرهنگ خاصی نیستن. این داستان ها، مفاهیم انسانی رو در خودشون دارن که برای هر انسانی، تو هر کجای دنیا، قابل فهم و ارزشمندن.

و در آخر، این کتاب یه خلاء بزرگ رو تو ادبیات دینی اون زمان پر کرد. مطهری با جسارت تمام، این کتاب رو نوشت، حتی با وجود اینکه خیلی از اطرافیانش معتقد بودن که ایشون باید فقط آثار علمی و فلسفی بنویسه و وارد حوزه کتاب های عوامانه نشه. اما ایشون با درک نیاز جامعه، این رسالت رو به دوش گرفت و یه اثر موندگار رو خلق کرد. این جسارت و بینش، اهمیت کتاب داستان راستان رو دو چندان می کنه. این کتاب یه جورایی ثابت کرد که راه راست و حقیقت، همیشه طرفدارای خودش رو داره، حتی اگه اولش کم باشن.

نتیجه گیری: یک کتاب، یک دنیا درس زندگی

خب، رسیدیم به آخر داستان خلاصه کتاب داستان راستان (جلد 1) ( نویسنده مرتضی مطهری ). این کتاب واقعاً یه گنجینه بی بها از حکمت ها و درس های اخلاقیه که شهید مطهری، با هنرمندی تمام، اون ها رو در قالب داستان های کوتاه و دلنشین جمع آوری کرده. همونطور که دیدیم، این کتاب نه تنها به ما تاریخ و سیره بزرگان رو یاد می ده، بلکه مهم تر از اون، راه و رسم زندگی درست، اخلاق عملی و چگونگی به کار بردن فضائل اخلاقی در زندگی روزمره رو نشون می ده.

داستان راستان، با زبانی ساده و روایتی جذاب، شما رو به فکر فرو می بره و کمک می کنه تا خودتون به نتیجه گیری های عمیق اخلاقی برسین. ارزش این کتاب فراتر از یه مجموعه داستانه؛ یه راهنمای عملی برای کساییه که دنبال رشد روحی و معنوی هستن. اگه تا الان این کتاب رو نخوندین، شدیداً بهتون توصیه می کنم که حتماً یه نگاهی بهش بندازین. حتی اگه وقت مطالعه کامل رو ندارین، همین خلاصه ها و داستان های منتخب داستان راستان (خلاصه) می تونن شروع خوبی باشن. مطمئن باشین بعد از خوندنش، یه جور دیگه ای به زندگی و اطرافتون نگاه می کنین. این کتاب، یه سرمایه برای روح و روان شماست.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب داستان راستان جلد 1 اثر مرتضی مطهری (بررسی کامل)" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب داستان راستان جلد 1 اثر مرتضی مطهری (بررسی کامل)"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه