مقوم در دادخواست - معنی، مفهوم حقوقی و کاربرد آن

معنی مقوم در دادخواست

وقتی صحبت از دادخواست و کارهای حقوقی میشه، حتماً با اصطلاحات زیادی مواجه میشید که شاید برای آدم های عادی کمی گیج کننده باشن. یکی از این اصطلاحات مهم و کلیدی، مقوم در دادخواست هست. معنی مقوم در دادخواست یعنی تعیین ارزش و بهای خواسته ای که شما از دادگاه طلب می کنید. در واقع، مقوم به عملی گفته می شود که طی آن خواهان (یعنی کسی که دادخواست می دهد) ارزش مالی درخواست خودش رو مشخص می کند. این کار برای مشخص شدن هزینه های دادرسی و حتی تعیین مرجع صالح رسیدگی (مثلاً شورای حل اختلاف یا دادگاه) اهمیت زیادی دارد.

خب، بیایید از اول شروع کنیم و ببینیم اصلاً چرا باید در یک دادخواست، بهای خواسته رو مشخص کنیم. فکر کنید می خواهید از کسی پولی رو طلب کنید. آیا این مبلغ هر چقدر باشه، فرقی نمی کنه؟ معلومه که فرق می کنه! هم برای شما که می خواهید حق تون رو بگیرید و هم برای سیستم قضایی که باید پرونده شما رو بررسی کنه. مقوم دقیقاً همینجاست که وارد عمل میشه و به همه چی نظم میده. این واژه شاید در نگاه اول کمی پیچیده به نظر برسه، اما با یه توضیح ساده، مثل روز روشن میشه. مثل وقتی که می خواهید یه کالا رو بفروشید و باید براش قیمت تعیین کنید؛ خواسته شما هم در دادگاه، حکم همون کالا رو داره که باید ارزش گذاری بشه. این ارزش گذاری، نه تنها برای پرداخت هزینه دادرسی لازمه، بلکه حتی روی اینکه پرونده شما به کدوم دادگاه یا شورای حل اختلاف میره، تأثیر مستقیم داره.

تعاریف و مفاهیم پایه (مبانی مفهوم مُقوم)

برای اینکه بتونیم در مورد مقوم و اهمیتش حسابی صحبت کنیم، اول باید ببینیم دقیقاً چی هست و از کجا اومده. فرض کنید شما می خواید یه خونه بخرید. اولین چیزی که می پرسید چیه؟ قیمت! در دنیای دادگاه و دادخواست هم همینه. هر چیزی که می خوایم از دادگاه بخوایم، یه ارزشی داره، حتی اگه اون ارزش پولی نباشه.

مقوم چیست؟ تعریف لغوی و اصطلاح حقوقی

راستش رو بخواید، کلمه مقوم از ریشه قیمت و تقویم میاد. تقویم خواسته یعنی ارزش گذاری کردن خواسته ای که در دادخواست مطرح کردیم. و مقوم به اون کسی یا اون چیزی میگن که این ارزش گذاری رو انجام میده یا به اون فرآیند گفته میشه. به زبان ساده، وقتی شما در دادخواستتون مثلاً می نویسید مطالبه ۵۰ میلیون تومان بابت بدهی، اون ۵۰ میلیون تومان بهای خواسته شماست و عملی که شما برای تعیین این مبلغ انجام دادید، همون تقویم خواسته است.

تفاوت مقوم با بهای خواسته هم جالبه. مقوم بیشتر به فعل و عملی گفته میشه که طی اون یک ارزش گذاری انجام میشه. مثلاً می گیم خواهان، خواسته خود را تقویم کرد. اما بهای خواسته به اون عدد و رقمی اشاره داره که بعد از تقویم مشخص میشه. مثلاً بهای خواسته در این پرونده، ۱۰۰ میلیون تومان است. پس، مقوم اون فرآینده و بها، نتیجه اون فرآیند.

چرا خواسته باید تقویم شود؟ (اهمیت مقوم در دادخواست)

شاید فکر کنید خب، چه کاریه؟ هر چی دلمون خواست بنویسیم دیگه! اما نه، قضیه اینقدر هم ساده نیست. تقویم خواسته از چند جهت خیلی مهمه که اگه رعایتش نکنید، ممکنه دادخواست تون رد بشه یا کلی دردسر براتون ایجاد کنه.

شفافیت دعوا: وقتی خواسته رو تقویم می کنید، هم برای خودتون و هم برای قاضی مشخص میشه که دقیقاً چی می خواید و ارزش مالیش چقدره. این شفافیت، به روند دادرسی سرعت می بخشه.
تعیین مرجع صالح: این یکی خیلی مهمه! می دونید که هر دادگاهی نمی تونه به هر پرونده ای رسیدگی کنه. بعضی پرونده ها باید برن شورای حل اختلاف، بعضی ها هم دادگاه حقوقی. این تقسیم بندی بر اساس ارزش مالی خواسته شماست. اگه خواسته رو درست تقویم نکنید، ممکنه پرونده تون رو بفرستن جایی که صلاحیت نداره و کلی وقتتون هدر بره.
محاسبه هزینه دادرسی: برای اینکه پرونده شما در دادگاه رسیدگی بشه، باید هزینه دادرسی پرداخت کنید. این هزینه بر اساس درصد مشخصی از بهای خواسته شما محاسبه میشه. اگه بهای خواسته مشخص نباشه، چطور باید این هزینه رو پرداخت کنید؟
امکان تجدیدنظرخواهی: حتی در مراحل بالاتر هم تقویم خواسته اهمیت داره. مثلاً برای اینکه بتونید به یه رأی اعتراض کنید و اون رو برای بررسی مجدد به دادگاه تجدیدنظر بفرستید، گاهی وقت ها باید بهای خواسته از یه مبلغ خاصی بیشتر باشه.

خلاصه کلام، مقوم کردن خواسته، مثل پایه ریزی محکم برای یه ساختمون می مونه. اگه پایه درست نباشه، کل ساختمون لق میزنه و ممکنه خراب بشه. پس باید حسابی بهش توجه کرد.

آثار حقوقی تقویم خواسته (بر صلاحیت و هزینه دادرسی)

خب، حالا که فهمیدیم مقوم چی هست و چرا اینقدر مهمه، بریم سراغ اینکه ببینیم این تقویم خواسته چه تأثیرات عملی و حقوقی ای روی پرونده شما می ذاره. مطمئن باشید این بخش خیلی کاربردیه و حسابی به کارتون میاد.

تأثیر تقویم خواسته بر صلاحیت مراجع قضایی

فرض کنید شما به یکی از دوستانتون ۱۰ میلیون تومن پول قرض دادید و حالا می خواید پس بگیرید. کجا باید دادخواست بدید؟ دادگاه یا شورای حل اختلاف؟ اینجاست که تقویم خواسته، تعیین کننده میشه.

در کشور ما، بر اساس مبلغ خواسته، مرجع رسیدگی کننده فرق می کنه. مثلاً اگر مبلغ خواسته شما زیر یک حد نصاب مشخصی باشه (که هر چند وقت یک بار تغییر می کنه و باید حتماً از آخرین نرخ ها مطلع باشید)، پرونده شما در شورای حل اختلاف بررسی میشه. اگر بالاتر از اون باشه، به دادگاه عمومی حقوقی ارجاع داده میشه. این مرز بین شورا و دادگاه، یکی از مهمترین دلایل اهمیت تقویم دقیق خواسته است. چون اگه اشتباهی تقویم کنید، پرونده شما ممکنه هی بین این دو مرجع پاس کاری بشه و وقتتون حسابی تلف بشه.

تعیین حد نصاب دقیق برای صلاحیت شورای حل اختلاف و دادگاه، اهمیت تقویم خواسته را دوچندان می کند و از اتلاف وقت و سردرگمی خواهان جلوگیری می کند.

مثلاً، در حال حاضر (که البته این اعداد همیشه در حال تغییرند و حتماً باید استعلام کنید)، اگر خواسته شما تا سقف ۲۰ میلیون تومان باشد، معمولاً در صلاحیت شورای حل اختلاف است. اما اگر خواسته شما بیشتر از ۲۰ میلیون تومان باشد، باید به دادگاه حقوقی مراجعه کنید. پس می بینید که چقدر مهمه در دادخواست خودتون، دقیقاً بنویسید که چقدر پول یا مال می خواهید.

تأثیر تقویم خواسته بر هزینه دادرسی

یکی دیگه از آثار مهم تقویم خواسته، مربوط به هزینه دادرسیه. برای هر پرونده ای که می خواید در دادگاه مطرح کنید، باید یک مبلغی رو به عنوان هزینه دادرسی پرداخت کنید. این هزینه، معمولاً بر اساس درصدی از ارزش خواسته شما محاسبه میشه.

تصور کنید می خواهید ۵۰ میلیون تومان از کسی طلب کنید. اگر دادگاه تعیین کرده باشه که هزینه دادرسی برای این نوع پرونده ها مثلاً ۱ درصد از بهای خواسته است، شما باید ۵۰۰ هزار تومان بپردازید. اما اگر به اشتباه، خواسته خودتون رو ۱۰ میلیون تومان تقویم کرده باشید، ممکنه مبلغ کمتری بپردازید. این کار باعث میشه که دادخواست شما نقص داشته باشه و ازتون بخوان که هزینه دادرسی رو تکمیل کنید. اگر هم تکمیل نکنید، دادخواست شما رد میشه.

اینجاست که دقت در تقویم خواسته، علاوه بر اینکه جلوی رد دادخواست رو می گیره، جلوی دردسرهای بعدی و تأخیر در رسیدگی رو هم میگیره. پرداخت صحیح و کامل هزینه دادرسی از همان ابتدا، نشون دهنده جدی بودن شما در پیگیری پرونده تونه و روند رسیدگی رو روان تر می کنه.

تأثیر تقویم خواسته بر امکان تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی

شاید فکر کنید وقتی رأی صادر شد، دیگه کار تمومه. اما نه، در بسیاری از پرونده ها، امکان اعتراض به رأی وجود داره. این اعتراض می تونه به صورت تجدیدنظرخواهی یا فرجام خواهی باشه. اینجا هم باز تقویم خواسته نقش مهمی ایفا می کنه.

مثلاً، گاهی اوقات برای اینکه شما بتونید نسبت به یک رأی، تجدیدنظرخواهی کنید (یعنی درخواست کنید دادگاه بالاتر دوباره پرونده رو بررسی کنه)، بهای خواسته شما باید از یک مبلغ مشخصی بالاتر باشه. اگر خواسته شما زیر اون مبلغ باشه، دیگه امکان تجدیدنظرخواهی وجود نداره و رأی دادگاه بدوی (اولیه) قطعی محسوب میشه.

در مورد فرجام خواهی (که مرحله ای بالاتر از تجدیدنظرخواهی و در دیوان عالی کشوره) هم همینطوره. معمولاً حد نصاب های پولی خاصی وجود داره که اگه بهای خواسته از اون ها بالاتر باشه، میشه درخواست فرجام خواهی داد. این یعنی اگر شما خواسته خودتون رو درست و واقعی تقویم نکرده باشید، ممکنه حتی اگه رأی به ضررتون صادر شد، دیگه راهی برای اعتراض قانونی نداشته باشید و به قول معروف، دستتون از همه جا کوتاه بشه. پس تقویم خواسته، حتی روی سرنوشت نهایی پرونده هم اثر میذاره.

انواع خواسته و نحوه تقویم آنها (کاربردهای عملی و نکات راهبردی)

تا اینجا با مفهوم مقوم و اهمیتش آشنا شدید. حالا بیایید کمی کاربردی تر نگاه کنیم و ببینیم در عمل چه خواسته هایی باید تقویم بشن و چه خواسته هایی نیاز به تقویم ندارن. این بخش واقعاً بهتون کمک می کنه تا توی دادخواست هاتون، اشتباه نکنید.

خواسته قابل تقویم

خب، اول بریم سراغ خواسته هایی که باید حتماً تقویم بشن. این ها معمولاً خواسته هایی هستن که ارزش مالی مشخصی ندارن یا ارزششون با گذر زمان تغییر می کنه و خود شما باید اون ها رو ارزش گذاری کنید.

مطالبه وجه سکه بهار آزادی: فرض کنید مهریه خانمی، ۱۰۰ سکه بهار آزاده. وقتی ایشون می خواد مهریه ش رو از دادگاه مطالبه کنه، باید این سکه ها رو به ریال تقویم کنه. چون قیمت سکه همیشه در حال نوسانه. اینجا باید خواهان، بر اساس قیمت روز سکه، یه مبلغ حدودی رو برای بهای خواسته مشخص کنه.
اجرت المثل ایام تصرف: مثلاً یه نفر بدون اجازه شما، برای مدتی از ملک تون استفاده کرده. شما می خواید اجرت المثل اون مدت رو بگیرید. چون مبلغ اجرت المثل بسته به زمان و مکان و نظر کارشناس متغیره، شما باید یه مبلغی رو به عنوان بهای خواسته در دادخواست بنویسید.
خلع ید (در برخی موارد): گاهی اوقات دعاوی مثل خلع ید، اگر ملک ارزش مشخصی نداشته باشه یا ارزشش تعیین کننده صلاحیت باشه، نیاز به تقویم داره. اگرچه عموماً خلع ید دعوای غیرمالی محسوب میشه، اما وقتی همراه با مطالبه اجرت المثل باشه، بهای خواسته برای اجرت المثل تعیین میشه.
دعاوی مربوط به عین معین (مانند ملک): اگر خواسته شما ملکی باشه که ارزش مالیش باید تعیین بشه، شما باید اون رو تقویم کنید. مثلاً اگر خواهان مالکیت یک زمین رو مطالبه کنه، باید اون زمین رو بر اساس قیمت منطقه ای یا نظر کارشناس، تقویم کنه.

در این موارد، خواهان باید خودش یه برآورد اولیه از ارزش خواسته داشته باشه و اون رو توی دادخواستش بنویسه. البته این برآورد شما ممکنه بعداً توسط کارشناس یا دادگاه بررسی و تأیید یا رد بشه، ولی شما باید حتماً این کار رو انجام بدید.

خواسته غیرقابل تقویم

از اون طرف، یه سری خواسته ها هم هستن که اصلاً نیازی به تقویم ندارن. چرا؟ چون یا خودشون یه مبلغ مشخص دارن، یا ماهیتشون طوریه که ارزش مالی مستقیم ندارن.

مطالبه وجه چک یا سفته (با مبلغ مشخص): اگه شما یه چک ۵۰ میلیونی دارید و می خواید مبلغش رو از دادگاه مطالبه کنید، دیگه لازم نیست اون رو تقویم کنید. چون خودش یه مبلغ مشخص داره و همون مبلغ، بهای خواسته شماست.
الزام به تنظیم سند رسمی: وقتی می خواید از دادگاه بخواید که فروشنده رو مجبور به تنظیم سند رسمی یه ملک بکنه، این دعوا، یک دعوای غیرمالیه. ارزش اون ملک ممکنه میلیاردها تومن باشه، اما خواسته شما، انجام یک کاره (یعنی تنظیم سند) نه دریافت پول. پس نیازی به تقویم نداره.
طلاق: دعوای طلاق کاملاً یک دعوای غیرمالی و خانوادگیه و طبیعتاً نیازی به تقویم نداره.
اعسار: یعنی وقتی کسی از پرداخت هزینه های دادرسی یا دیونش ناتوان باشه و بخواد این وضعیتش رو به دادگاه اعلام کنه. این هم یک دعوای غیرمالیه و تقویم نمی شه.
ابطال سند: اگه شما بخواید یک سند رو باطل کنید، این هم جزو دعاوی غیرمالیه و تقویم خواسته براش معنی نداره.

در این موارد، شما فقط باید خواسته خودتون رو به صورت دقیق در دادخواست بنویسید و نیازی به تعیین مبلغ مالی برای اون نیست. پس فرق اصلی بین خواسته قابل تقویم و غیرقابل تقویم، در ماهیت و مشخص بودن ارزش مالی اون هاست.

مسئولیت و فرآیند تقویم خواسته (مُقوم و طرق اعتراض و رسیدگی)

خب، حالا که با انواع خواسته ها آشنا شدیم، این سوال پیش میاد که بالاخره کی باید این کار تقویم رو انجام بده؟ آیا فقط خواهان مسئولشه؟ اگه اشتباه کنه چی میشه؟ اینجا به این سؤالات جواب میدیم.

چه کسی مسئول تقویم خواسته است؟

تقویم خواسته یه مسئولیت مشترکه، اما بار اصلیش روی دوش خواهان (کسی که دادخواست میده) قرار داره.

خواهان:

طبق قانون، اصلاً این خواهان هست که باید خواسته خودش رو تقویم کنه و ارزش مالیش رو در دادخواست قید کنه. این وظیفه از همون اول روی دوش شماست. باید یه برآورد منطقی و نزدیک به واقعیت از ارزش خواسته داشته باشید و اون رو اعلام کنید. اینجا لازمه که با دقت عمل کنید و از حدس و گمان های بی اساس پرهیز کنید. مشاوره با یه وکیل، اینجا خیلی می تونه بهتون کمک کنه.
مدیر دفتر دادگاه:

وقتی دادخواست شما ثبت میشه، مدیر دفتر دادگاه (یا همون مسئول ابلاغ دادخواست) اون رو بررسی می کنه. اگه ببینه شما اصلاً خواسته رو تقویم نکردید یا بهای خواسته رو اشتباه نوشتید و این اشتباه فاحشه، بهتون اخطار میده که نقص دادخواست رو رفع کنید. یه مهلت ۱۰ روزه بهتون میده که برید و خواسته رو درست تقویم کنید. اگه در این مهلت اصلاح نکردید، متأسفانه دادخواستتون رد میشه.
کارشناس رسمی دادگستری:

گاهی اوقات، خواسته اونقدر تخصصی و پیچیده ست که نه خواهان می تونه درست تقویمش کنه و نه دادگاه خودش می تونه ارزش دقیقش رو تشخیص بده. مثلاً تعیین ارزش یک شرکت، سهام، یا میزان خسارت وارده به یه دستگاه صنعتی خاص. در این مواقع، دادگاه موضوع رو به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع میده. کارشناس با توجه به تخصص و دانشش، ارزش واقعی خواسته رو تعیین می کنه و نتیجه رو به دادگاه اعلام می کنه.
دادگاه:

در نهایت، خود دادگاه هم نقش نظارتی داره. اگه بهای خواسته مورد اعتراض خوانده قرار بگیره یا دادگاه خودش تشخیص بده که بهای اعلامی خواهان، غیرواقعیه، می تونه وارد عمل بشه و تقویم خواسته رو بررسی یا اصلاح کنه.

اعتراض به تقویم خواسته

فکر نکنید اگه شما به عنوان خواهان یه مبلغی رو اعلام کردید، دیگه اون مبلغ قطع و یقینه. نه، خوانده (طرف مقابل دعوا) حق داره به بهای خواسته شما اعتراض کنه. این خیلی مهمه!

خوانده باید اعتراض خودش رو به بهای خواسته، فقط و فقط در اولین جلسه دادرسی مطرح کنه. یعنی اگه جلسه اول تموم شد و اعتراضی نکرد، دیگه نمی تونه در جلسات بعدی این کار رو انجام بده. وقتی اعتراض می کنه، باید دلایل و مستنداتش رو هم ارائه بده. مثلاً اگه شما یه ملک رو کمتر از ارزش واقعی ش تقویم کردید، خوانده می تونه سند قیمت گذاری مشابه یا نظر کارشناس خودش رو ارائه بده.

بعد از اعتراض خوانده، دادگاه به این موضوع رسیدگی می کنه. ممکنه خودش به نتیجه برسه یا نیاز باشه که باز هم موضوع به کارشناس ارجاع بشه. نتیجه این اعتراض، تأثیر مستقیمی روی صلاحیت دادگاه، هزینه دادرسی و حتی امکان تجدیدنظرخواهی داره.

پیامدهای تقویم اشتباه یا صوری خواسته

حالا اگه خواسته رو اشتباه تقویم کنیم یا عمداً یه مبلغ غیرواقعی بنویسیم، چی میشه؟ پیامدهاش می تونه کمی دردسرآفرین باشه:

اخطار رفع نقص و رد دادخواست: همونطور که گفتیم، اگه خواسته اصلاً تقویم نشده باشه یا خیلی اشتباه باشه، مدیر دفتر دادگاه اخطار رفع نقص میده. اگه در مهلت ۱۰ روزه اصلاح نشه، دادخواست رد میشه. این یعنی همه زحمات شما و زمانی که صرف دادخواست کردید، بی نتیجه میشه.
اطاله دادرسی: حتی اگه دادخواست هم رد نشه، همین اعتراض به تقویم خواسته، یا نیاز به ارجاع به کارشناسی و بررسی مجدد، باعث میشه روند پرونده طولانی تر بشه و دادرسی به تعویق بیفته.
افزایش هزینه ها: اگه مجبور به ارجاع به کارشناس بشید، باید هزینه کارشناسی رو هم پرداخت کنید که این خودش یه هزینه اضافه بر سازمانه.
مسئولیت های احتمالی: در برخی موارد، اگر ثابت بشه که خواهان عمداً و با سوءنیت خواسته رو به صورت صوری و غیرواقعی تقویم کرده (مثلاً برای اینکه پرونده ش بره شورای حل اختلاف و سریع تر تموم بشه یا برای اینکه هزینه دادرسی کمتری بده)، ممکنه برای خواهان مسئولیت هایی ایجاد بشه.

پس حواستون باشه که تقویم خواسته رو جدی بگیرید و سعی کنید تا جای ممکن، واقعی و دقیق انجامش بدید.

نکات کاربردی

تا اینجای کار، حسابی با معنی مقوم در دادخواست و ریز و درشتش آشنا شدیم. حالا وقتشه که یه سری نکات کاربردی رو با هم مرور کنیم تا توی دنیای واقعی، موقع تنظیم دادخواست یا پیگیری پرونده هاتون، حسابی به دردتون بخوره. این نکات، عصاره تمام بحث هایی هستن که تا حالا داشتیم.

نکات کلیدی برای خواهان ها

اگر شما قراره دادخواست بدید، این موارد رو گوشه ذهن تون داشته باشید:

ضرورت مشاوره حقوقی قبل از تقویم:

به قول معروف، کار را به کاردان بسپارید. بهترین کار اینه که قبل از هر اقدامی، حتماً با یک وکیل یا مشاور حقوقی مجرب مشورت کنید. اون ها با توجه به تجربه و دانششون، می تونن بهتون بگن که چطور خواسته رو تقویم کنید، آیا اصلاً نیاز به تقویم داره یا نه، و چه مبلغی منطقی و قابل دفاعه. این مشاوره می تونه جلوی کلی دردسر و هزینه های اضافی رو بگیره و پرونده شما رو در مسیر درستی قرار بده.
اهمیت مستندسازی و استدلال برای مبلغ تقویم شده:

وقتی یه مبلغی رو به عنوان بهای خواسته اعلام می کنید، باید بتونید از اون دفاع کنید. فقط اینکه یه عدد رو بنویسید کافی نیست. سعی کنید مستندات و دلایلی برای عددی که نوشتید داشته باشید. مثلاً اگه قیمت یه ملک رو تقویم کردید، می تونید به قیمت های کارشناسی شده ملک های مشابه در منطقه یا حتی نظر بنگاه های املاک استناد کنید. این کار به شما اعتبار میده و جلوی اعتراض احتمالی خوانده رو می گیره.
به روز بودن با آخرین قوانین و آیین نامه ها در مورد حد نصاب ها:

همونطور که قبل تر هم گفتم، حد نصاب های صلاحیت شورای حل اختلاف و دادگاه و حتی حد نصاب برای تجدیدنظرخواهی، ثابت نیستن و هر چند وقت یک بار تغییر می کنن. حتماً قبل از تنظیم دادخواست، از آخرین نرخ ها و قوانین مطلع بشید. می تونید این اطلاعات رو از وب سایت های حقوقی معتبر یا با پرس وجو از دفاتر خدمات قضایی به دست بیارید. این به روز بودن، حیاتیه!

یادتون باشه، عجله کار شیطونه! توی کارهای حقوقی، عجله کردن و بی دقتی، فقط ضرر به بار میاره. با حوصله و دقت عمل کنید تا بهترین نتیجه رو بگیرید.

ویژگی	خواسته قابل تقویم	خواسته غیرقابل تقویم
ماهیت	ارزش مالی نامشخص یا نوسان پذیر	ارزش مالی مشخص یا ماهیت غیرمالی
مثال	مطالبه اجرت المثل، سکه بهار آزادی	مطالبه چک، الزام به تنظیم سند، طلاق
لزوم تعیین بها	بله، توسط خواهان یا کارشناس	خیر، مبلغ خودبه خود مشخص است یا نیاز نیست
تأثیر بر صلاحیت	بله، تعیین کننده مرجع رسیدگی	کمتر، بیشتر به ماهیت دعوا بستگی دارد
تأثیر بر هزینه دادرسی	مستقیم و درصد از بهای خواسته	معمولاً ثابت یا بر اساس تعرفه های خاص

این جدول یه خلاصه عالی برای تفاوت بین این دو نوع خواسته است که امیدوارم حسابی به کارتون بیاد.

چه زمانی دادگاه می تواند رأساً به تقویم خواسته ورود کند؟

یک سوال مهم این است که آیا دادگاه همیشه منتظر اعتراض خوانده می ماند؟ در حالت کلی، دادگاه در صورتی که بهای خواسته مشخص نباشد، نمی تواند رأساً آن را تعیین کند و از خواهان می خواهد که نسبت به تقویم آن اقدام نماید. اما اگر خوانده به بهای خواسته اعتراض کند و دادگاه اعتراض او را وارد بداند، در اینجا دادگاه می تواند با جلب نظر کارشناس یا در صورت وجود اطلاعات کافی، خودش بهای خواسته را تعیین یا اصلاح کند.

در مواردی که تقویم خواسته توسط خواهان به قدری غیرواقعی و خارج از عرف باشد که موجب تضییع حقوق یکی از طرفین یا اخلال در صلاحیت دادگاه شود، دادگاه می تواند به موضوع ورود کند.

دقت در تقویم خواسته، علاوه بر آنکه به پرونده سرعت می بخشد، از بروز اختلافات و اعتراضات بعدی نیز جلوگیری می کند.

پس می بینید که تقویم خواسته یک موضوع کاملاً فنی و حقوقی است و ابعاد مختلفی دارد. با درک درست این مفهوم، می توانید گام های محکم تری در مسیر احقاق حق خود بردارید.

نتیجه گیری

در پایان این گشت وگذار مفصل در دنیای مقوم و تقویم خواسته در دادخواست، می تونیم بگیم که این مفهوم، مثل یه ستون فقرات برای پرونده های حقوقی مالی عمل می کنه. اگر این ستون محکم و درست باشه، کل روند دادرسی سرپا و منظم پیش میره؛ اما اگه لق بزنه، ممکنه کلی دردسر و مشکلات برای شما ایجاد کنه. از تعیین مرجع صالح برای رسیدگی به دعوا گرفته تا محاسبه دقیق هزینه دادرسی و حتی امکان اعتراض به رأی نهایی، همه و همه به دقت شما در تقویم خواسته بستگی داره.

پس، دفعه بعدی که خواستید دادخواست بدید، به معنی مقوم در دادخواست و اهمیتش خوب فکر کنید. حواستون باشه که نه تنها باید خواسته رو تقویم کنید، بلکه باید این کار رو با دقت، صداقت و بر اساس مستندات انجام بدید. بهترین توصیه هم اینه که هیچ وقت بدون مشورت با یک متخصص حقوقی (یک وکیل باتجربه)، دست به این کار نزنید. اون ها با دانش و تجربه شون، می تونن راهنمایی های لازم رو بهتون ارائه بدن تا مسیر احقاق حق براتون هموارتر و کم چالش تر بشه. یادتون باشه، دانش حقوقی قوی و دقیق، اولین قدم برای پیروزی در هر دعواییه.

دسته های هم موضوع