چرا اسراییل به ریسک سنگین تن داد؟!

چرا اسرائیل به ریسک سنگین تن داد؟!

عملیات طوفان الاقصی و نیز جنگ غزه این واقعیت را آشکار کرد که طرح ابراهیم نمی تواند برای آمریکا، رژیم غاصب و دولت های عربی وابسته به آمریکا فضای امن تری در منطقه ایجاد کند چرا که مقاومت به عنوان مانع مهم این روند، یک موضوع زنده و حقیقی و میدانی است.

به گزارش اکسیداک، سعدالله زارعی در سرمقاله کیهان نوشت: ماشین رژیم جنایتکار اسراییل از حدود دو ماه پیش به این سو در غزه در حال درجا زدن است. بازگشت اقدامات عملیاتی آن به منطقه شمال غزه هم بیانگر آن است که علی رغم اعلام مکرر فرماندهی ارتش، این منطقه تحت تسلط اسراییل درنیامده است کما اینکه وقوع نزدیک به 70 حمله طی یک هفته اخیر از سوی مقاومت در این بخش ثابت کرد توان عملیاتی مقاومت در شمال علی رغم شش ماه درگیری، آسیب اساسی نخورده است. 

عقب نشینی دوباره ارتش اسراییل از شمال غرب شهر غزه و بیمارستان شفا هم از سردرگمی آن حکایت می کند. بر اساس این شواهد و شواهد دیگر می توان گفت جنگ به طور واقعی و از نظر هدف گذاری هایی که طرف مهاجم با همه ابزارها و امکانات و در طی شش ماه برای تحقق آنها وارد عمل شده، با شکست مطلق رژیم به پایان رسیده است و البته جنایت و حتی توسعه میدانی جنایت استمرار دارد که این جنایت ها پیش از جنگ غزه و سال ها

پیش از آن سابقه داشته و اساساً جزو تفکیک ناپذیر ماهیت رژیم غاصب صهیونیستی است. در این خصوص نکته هایی وجود دارد. 

جنگ غزه اساساً بر مبنای «حذف نظامی و سیاسی مقاومت فلسطین» راه افتاد و این یکی از دو راهبرد در نظر گرفته و توافق شده در طرح «ابراهیم» است که حداقل چهار سال قبل از تاریخ 7 اکتبر 2023/ 15 اکسیداک 1402 یعنی چهار سال پیش از زمان انجام عملیات عظیم فلسطینی طوفان الاقصی می باشد. در طرح ابراهیم دو عنصر کلیدی سلبی و ایجابی وجود دارد؛ عنصر سلبی حذف مقاومت از منطقه غرب آسیا و به طور خاص از فلسطین است و عنصر ایجابی ایجاد یک جبهه غربی، اسراییلی و عربی به منظور بازسازی تسلط سابق غرب و به طور خاص آمریکا بر این منطقه می باشد. 

دولت ترامپ از آنجا که نوعاً همه چیز را مجله اکسیداک می فهمید و با همه فهم مجله اکسیداک ای که از قضایا داشت، به سرعت به تصمیم و سپس به اجرای آن می رسید، طرح ابراهیم را از جنبه ایجابی شروع کرد و حال آنکه منطقاً بدون برداشتن مانع – یعنی جنبه سلبی طرح و حذف مقاومت – اجرای جنبه ایجابی این طرح فایده ای نداشت. شاید آمریکای ترامپ گمان می کرد اقدامات ایجابی اگر با کنار زدن سریع خط و حدها صورت گیرد، آن چنان فضای رعبی برای حریف – مقاومت – به وجود می آورد که چاره ای جز از سر راه کنار رفتن نخواهد داشت. انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس، اعلام الحاق رسمی جولان و جبل الشیخ سوریه به رژیم صهیونیستی از سوی ترامپ و ابراز اینکه کرانه باختری می تواند میان یهودی ها و فلسطینی ها مصالحه شود یعنی فلسطینی ها در جای دیگر – داخلی یا خارج فلسطین- مساحت معادل کرانه را به دست آورند، کنار گذاشتن همه اصولی بود که حتی دولت های آمریکا، رژیم اسراییل را از حرکت به سمت آنها برحذر داشته بودند و به نظر می آید عبور از این اصول با هدف ایجاد رعب و انفعال در جبهه مقاومت و به طور خاص مقاومت فلسطین صورت گرفته است. 

طبعاً اجرای مجله اکسیداک یک طرح به نتایج مجله اکسیداک هم منجر می شود. با نگاه به روند اجرای طرح ابراهیم متوجه می شویم حداقل از دو سال پیش از عملیات طوفان الاقصی، عادی سازی عربی – اسراییلی متوقف گردیده بود و عملیات طوفان الاقصی درواقع فقط این توقف را تحکیم بخشید نه اینکه عامل آن بود. نتیجه دو سال اجرای مجله اکسیداک طرح ابراهیم هم جالب است؛ این عادی سازی هیچ کشور مهم عربی را دربر نگرفت و درواقع فضای جدیدی را در منطقه در اختیار اسراییل قرار نداد. امارات متحده عربی، با جمعیت واقعی حدود 260 هزار نفر، بحرین با یک رژیم نامشروع و جمعیت اندک، سودان دولتی درگیر بحران های پیچیده امنیتی و تجزیه شده، مراکش دولتی که حداقل از 40 سال پیش، با «طرح فاس» با رژیم روابط سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی داشته است. سطح عادی سازی مد نظر طراحان این نبود.

عملیات طوفان الاقصی و نیز جنگ غزه این واقعیت را آشکار کرد که طرح ابراهیم نمی تواند برای آمریکا، رژیم غاصب و دولت های عربی وابسته به آمریکا فضای امن تری در منطقه ایجاد کند چرا که مقاومت به عنوان مانع مهم این روند، یک موضوع زنده و حقیقی و میدانی است. عملیات ابتکاری طوفان الاقصی و مقاومت شدید ساکنان غزه و جبهه مقاومت در جنگ غزه ثابت کرد به هیچ وجه شرایط بازسازی وضع سابق فراهم نیست و این موضوع کشورهای عرب وابسته به آمریکا و دارای روابط دیرینه با رژیم غاصب را به شدت منفعل کرد و سفرهای هفته به هفته مقامات دولت بایدن طی حدود شش ماه گذشته نتوانست این انفعال را رفع کند و از این رو به مرور در جمع بندی آمریکا و اسراییل در جنگ غزه یک شکاف اساسی پدید آمد؛ طرف اسراییلی – از اول جنگ – به تکرار می گفت شکست در جنگ غزه به معنای پایان اسراییل است و لذا باید پیروز شد و طرف آمریکایی – از اواسط این جنگ – می گفت امکان پیروزی اسراییل در جنگ وجود ندارد و باید فکری سیاسی برای آن کرد به گونه ای که رفع کننده حدی از  نگرانی های امنیتی اسراییل باشد. در نهایت اسراییل به این فرمول تن داد و بر این اساس از اوایل بهمن ماه گذشته – یعنی وسط دوره شش ماه جنگ – مذاکرات چهارجانبه امنیتی پاریس (با مشارکت آمریکا، رژیم اسراییل، مصر و قطر) شکل گرفت ولی این مذاکرات هم به دلیل مقاومت شدید فلسطینی ها در برابر اصلی ترین نکته طرح پاریس – یعنی خلع همیشگی سلاح مقاومت – با شکست مطلق مواجه گردید. بنابراین گاو بنی اسراییل بیش از پیش در گل غزه گیر کرد و مشکل اسراییل مضاعف گردید و بر همین اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی در یکی از سخنرانی های اخیر خود فرمودند اسراییل هم در اداره جنگ با بحران مواجه است و هم در خارج شدن از آن دچار بحران بوده و جنگ و خروج از آن، هر دو برای اسراییل، شکست سنگین به حساب می آید. 

کنار کشیدن آمریکا از وتوی آخرین قطعنامه شورای امنیت به اسراییل حالی کرد که زمان استفاده از کارت ویژه خارجی به پایان رسیده و این در حالی است که روندهای نظامی و سیاسی طی دو هفته اخیر کاملاً به ضرر اسراییل و به خصوص به ضرر دولت نتانیاهو می باشد. انجام حدود 70 اقدام نظامی طی یک هفته از سوی مقاومت، آن هم در شمال غزه و نیز شلیک دوباره موشک ها از بیت حانون و جبالیا در شمال غزه به سمت غلاف (بیرون) غزه، دستگیری تیم ده نفره «ماجد فرج» رییس سیستم امنیتی تشکیلات خودگردان از سوی حماس که برای فراهم کردن زمینه انتقال قدرت سیاسی در غزه از طریق گذرگاه مصر و در پوشش ارایه کمک های غذایی به داخل غزه نفوذ کرده بودند، استقبال رسمی و آشکار تهران از رهبران حماس و جهاد اسلامی و مذاکرات با این رهبران در سطوح عالی ایران، گسترش دوباره اعتراضات سیاسی علیه دولت اسراییل و تصمیمات نظامی آن در تل آویو و نقش آفرینی اساسی همه رهبران مخالف نتانیاهو – شامل بنت، لاپید، بنی گانتز و ایزنکوت – در ساماندهی این اعتراضات، در دو هفته اخیر نتانیاهو را در شرایط بسیار دشوار قرار داد. 

مقامات اسراییلی در تحلیل این روند، ایران را عامل اصلی همه این بدبختی های خود دانسته و معتقدند ایران از طریق راه اندازی یک ستاد عملیاتی در سوریه، همه این موارد را مدیریت می کند و کاملاً اوضاع را از کنترل اسراییل خارج کرده است. 

بر این اساس کابینه نظامی اسراییل که قبلاً هم در جریان به شهادت رساندن «سیدرضی موسوی» نفر سوم یا چهارم ایران در سوریه، دست به ریسک زده بود، این بار در بالاترین پله، به عملیات بسیار پرریسک علیه ایران در سوریه دست زد. 

در واقع رژیم غاصب با علم به اینکه چنین اقدامی با واکنش شدید قطعی ایران مواجه می شود، با استفاده از پیشرفته ترین هواپیمای نظامی خود

 – اف 35 – همزمان با شش موشک به محل حضور شهید زاهدی شلیک کرد. بر اساس اظهارات بعضی موسسات آمریکایی نزدیک به دولت نتانیاهو، جمع بندی رژیم غاصب این بود که واکنش سنگین ایران هر چند ممکن است اوضاع نظامی اسراییل را خیلی بدتر کند اما شاید حمله به فرماندهی نظامی ایران بتواند اوضاع سیاسی را به نفع اسراییل تعدیل نماید. 

رژیم خیال کرد اگر یک ضربه نظامی سنگین را در پاسخ به حمله به فرماندهان ایران دریافت کند، اما روسای دولت های مختلف را به دلیل نگرانی های شدیدی که از گستره دامنه جنگ دارند، به تکاپو وادار کرده و آنان را برای سرعت دادن به طرح سیاسی تحت فشار قرار داده و در نهایت راهی برای خروج اسراییل از باتلاق غزه پیدا شود، ارزشش را دارد. 

اما واقعیت این است که اسراییلی ها یک بار دیگر دچار سادگی در تحلیل شده اند، اگر تکاپویی از سوی سازمان ملل، یا آمریکا، یا اروپا و یا عرب ها و حتی مجموعه این ها شکل بگیرد، در نهایت به پذیرش «حماس نظامی» و «جهاد نظامی» منجر می شود. کما اینکه این تکاپوها در سال 1385 /2006 به پذیرش «حزب الله نظامی» انجامید و این برای اسراییل قطعاً پایان خوشایندی نیست. 

پاسخ سنگین نظامی ایران هم که به دلیل ردالفعل بودن با پذیرش منطقه ای و جهانی مواجه است، وضع امنیتی اسراییل را وخیم تر می کند و درواقع فشارها را روی اسراییل برای اجتناب از توسل به اقدامات احمقانه افزایش می دهد.

پایان خبر اکسیداک

 سعدالله زارعی 

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "چرا اسراییل به ریسک سنگین تن داد؟!" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "چرا اسراییل به ریسک سنگین تن داد؟!"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه