خلاصه کتاب چگونه عادت های بد مدیریتی را از بین ببریم؟ ( نویسنده الیزابت لایل )

خیلی از عادت های مدیریتی که داریم، ناخواسته به کار و تیممون آسیب می زنه؟ کتاب «چگونه عادت های بد مدیریتی را از بین ببریم؟» نوشته الیزابت لایل، دقیقاً همین سوال رو جواب می ده و بهمون نشون می ده چطور از شر این عادت ها خلاص بشیم.

اگر تابه حال فکر کردید که چقدر خوب بود اگه می شد بعضی از کارهایی که ناخودآگاه انجام می دیم رو تغییر بدیم یا بهترش کنیم، پس این مقاله برای شماست. توی دنیای پر از چالش مدیریت، خیلی وقت ها رفتارهایی از ما سر می زنه که شاید خودمون هم متوجه نباشیم چقدر دارن به بهره وری تیم و موفقیت کلی سازمان آسیب می زنن. این کتاب، یه راهنمای عالیه که دستتون رو می گیره و قدم به قدم بهتون یاد می ده چطوری این عادت های مخرب رو شناسایی کنید، ریشه شون رو پیدا کنید و بعد با عادت های سازنده تر جایگزینشون کنید. پس با ما همراه باشید تا ببینیم الیزابت لایل، این نویسنده کاربلد، چه توصیه هایی برای ما مدیران داره.

درباره کتاب و نویسنده

اصلاً این کتاب «چگونه عادت های بد مدیریتی را از بین ببریم؟» چی می گه و الیزابت لایل کیه؟ بذارید رک و راست بگم؛ این کتاب یه جور راهنمای عملی و کاربردیه برای مدیران و هر کسی که توی موقعیت رهبری قرار داره. هدف اصلیش اینه که بهمون یه چارچوب مشخص بده تا بتونیم عادت های ناکارآمد خودمون رو شناسایی کنیم، درست و حسابی تحلیلشون کنیم و بعد هم برای همیشه از دستشون خلاص بشیم. اگه احساس می کنید بعضی وقت ها ناخواسته تیمتون رو کنترل می کنید، تصمیم گیری رو به تعویق می ندازید یا جلساتتون بی نتیجه تموم می شن، این کتاب دقیقاً برای شما نوشته شده.

حالا چه کسانی باید این کتاب رو بخونن؟ راستش رو بخواین، این کتاب فقط برای مدیران ارشد نیست. هر کسی که به نوعی با مدیریت سروکار داره یا حتی دوست داره مهارت های رهبری خودش رو بهتر کنه، می تونه ازش حسابی استفاده کنه:

• مدیران میانی و ارشد: اگه دنبال راهی برای بالا بردن کارایی تیم و حل مشکلات سازمانی هستید، این کتاب کلی نکته براتون داره.
• سرپرستان و رهبران تیم: برای اینکه تیمتون رو به سمت بهره وری بیشتر هل بدید، باید عادت های مخرب رو از بین ببرید، که کتاب حسابی کمکتون می کنه.
• کارآفرینان و صاحبان کسب وکارهای کوچیک: اگه تازه کسب وکاری رو شروع کردید یا می خواید ساختارهای مدیریتی مؤثری بسازید، این کتاب یه نقشه راه عالی بهتون می ده.
• دانشجوها و پژوهشگران مدیریت و منابع انسانی: این کتاب می تونه یه منبع عالی برای درک رفتار سازمانی و توسعه مدیریت باشه.
• هر فردی که در موقعیت رهبریه: خلاصه، اگه می خواید روی دیگران تأثیر مثبت بذارید و رشد کنید، این کتاب حرف های زیادی برای گفتن داره.

الیزابت لایل، نویسنده این کتاب، توی حوزه مدیریت، رهبری و رفتار سازمانی کلی تخصص و تجربه داره. دیدگاه های اون بهمون کمک می کنه تا نه تنها مشکلات رو ببینیم، بلکه راهکارهای عملی و قابل اجرا هم پیدا کنیم. این کتاب همون چیزیه که بهتون کمک می کنه عادت های مدیریتیتون رو از نو بسازید.

عادت های بد مدیریتی: تعریف و تأثیرات

اول از همه، بیاید ببینیم اصلاً «عادت بد مدیریتی» یعنی چی؟ خب، این عادت ها فقط اشتباهات کوچیک و یهویی نیستن. این ها الگوهای رفتاری تکراری و ناخودآگاهن که توی محیط کار شکل می گیرن و یهو می بینید که دارن به بهره وری، به روحیه تیم، و حتی به روابطتون آسیب می رسونن. شاید خودتون هم متوجه نباشید که چرا بعضی از کارها رو همیشه یه جور خاص انجام می دید، ولی همین ها می تونن تبدیل به عادت های مخربی بشن که حسابی دردسرسازن.

حالا این عادت های بد چطوری توی محیط کار شکل می گیرن؟ قضیه مثل یه چرخه می مونه: یه محرک پیش می آد، شما یه رفتاری رو انجام می دید، و بعد یه پاداش کوچیک یا یه حس راحتی می گیرید. این چرخه مدام تکرار می شه و اون رفتار، ناخودآگاه تبدیل به عادت می شه. مثلاً، وقتی سرتون شلوغه و یه کار جدید بهتون می دن (محرک)، ممکنه بگید «بعداً انجامش می دم» (رفتار) و از فشار اون لحظه راحت بشید (پاداش). این مکانیزم راحتی کوتاه مدت، به تعویق انداختن کارها رو تبدیل به یه عادت می کنه.

بیاید چند تا از این عادت های رایج مدیریتی رو با هم مرور کنیم؛ شاید شما هم یکی دوتاش رو توی خودتون یا اطرافتون ببینید:

• ریزمدیریت (Micromanagement): یعنی انقدر توی جزئیات کار تیم غرق می شید که هم خودتون خسته می شید و هم دست و پای تیم رو می بندید. حس می کنید باید همه چیز رو کنترل کنید.
• عدم تفویض اختیار: فکر می کنید هیچ کس به اندازه خودتون کار رو خوب انجام نمی ده و ترجیح می دید همه کارها رو خودتون انجام بدید. نتیجه اش چی می شه؟ بار کاری زیاد، استرس و عدم رشد تیم.
• به تعویق انداختن تصمیم گیری های مهم: وقتی می ترسید یه تصمیم بزرگ بگیرید یا منتظرید «شرایط ایده آل» پیش بیاد، کارها رو عقب می ندازید و فرصت ها رو از دست می دید.
• برگزاری جلسات بی هدف و طولانی: جلساتی که هیچ دستور کاری ندارن، از موضوع اصلی دور می شن و آخرش هم هیچ نتیجه ملموسی ندارن، فقط وقت و انرژی تیم رو هدر می دن.
• عدم ارائه بازخورد سازنده یا کافی: تیمتون نمی دونه چقدر خوب داره کار می کنه یا کجاها باید بهتر بشه، چون بازخورد شفافی دریافت نمی کنه.
• عدم شنیدن فعالانه (Active Listening): یعنی فقط گوش می دید که جواب بدید، نه اینکه واقعاً بفهمید طرف مقابل چی می گه. این عادت باعث سوءتفاهم و از دست دادن ایده های خوب می شه.

حالا تأثیرات مخرب این عادت ها رو تیم و سازمان چیه؟ لیستش طولانیه، ولی چندتاش رو بگیم: انگیزه تیم حسابی میاد پایین، آدم ها فرسوده می شن و دیگه مثل قبل انرژی ندارن، بهره وری افت می کنه، استرس بین کارمندان زیاد می شه، تعارض های درونی بیشتر می شن و در نهایت، رشد سازمان کند می شه یا حتی متوقف می شه. این عادت های به ظاهر کوچیک، می تونن مثل یه ویروس کل سیستم رو درگیر کنن.

چارچوب اصلی کتاب: مراحل از بین بردن عادت های بد مدیریتی

الیزابت لایل توی کتابش یه چارچوب چهار مرحله ای رو پیشنهاد می کنه که بهتون کمک می کنه عادت های بد مدیریتی رو از بین ببرید و جاشون عادت های خوب بسازید. این چارچوب خیلی کاربردیه و اگه درست پیاده سازی بشه، می تونه حسابی بهتون کمک کنه.

گام ۱: آگاهی و مشاهده خودکار عادت ها (Awareness & Observation)

اولین و شاید مهم ترین قدم، اینه که بفهمیم اصلاً چه عادت های بدی داریم. خیلی وقت ها این عادت ها انقدر ناخودآگاه شدن که اصلاً متوجهشون نیستیم. پس باید مثل یه کارآگاه، خودمون رو زیر نظر بگیریم و صادقانه خودمون رو ارزیابی کنیم. این یعنی چی؟ یعنی باید قبول کنیم که بله، ممکنه منم یه جاهایی اشتباه کنم و عادت های بدی داشته باشم.

چطوری می تونیم الگوهای رفتاری خودمون رو توی موقعیت های مختلف شناسایی کنیم؟ یه راهش اینه که به لحظه هایی که کلافه می شید، تیمتون عصبی می شه، یا کارها اون جوری که باید پیش نمی رن، دقت کنید. اونجا معمولاً یه عادت بد در کمین نشسته. مثلاً، اگه دیدید تیمتون از ارائه ایده ها توی جلسات خجالت می کشه، شاید عادت به قطع کردن حرف بقیه یا نادیده گرفتن نظرات دارید.

اینجا نقش بازخورد (Feedback) از همکاران و زیردستان خیلی پررنگ می شه. فکر نکنید که فقط شما باید به بقیه بازخورد بدید؛ خودتون هم باید دنبال بازخورد باشید. از تیمتون بپرسید: «به نظرتون کجا می تونم بهتر باشم؟» یا «چه چیزی باعث می شه نتونید توی جلسه راحت صحبت کنید؟» البته، باید بلد باشید بازخورد سازنده دریافت کنید و ناراحت نشید.
برای ثبت عادت ها، می تونید یه دفترچه کوچیک یا اپلیکیشن یادداشت برداری داشته باشید. هر وقت متوجه شدید یه عادت بد مدیریتی ازتون سر زد، سریعاً یادداشتش کنید: چی شد؟ کجا بودید؟ چه کسی حضور داشت؟ چه حسی داشتید؟ و بعدش چیکار کردید؟ این ثبت کردن کمک می کنه عادت از حالت ناخودآگاه دربیاد و جلوی چشمتون قرار بگیره.

اولین گام برای تغییر یک عادت بد، دیدن و شناسایی صادقانه آن است. تا وقتی مشکلی را نبینیم، نمی توانیم حلش کنیم.

گام ۲: شناسایی محرک ها و نشانه ها (Identifying Triggers & Cues)

بعد از اینکه عادت رو شناسایی کردید، وقتشه برید سراغ ریشه اش. یعنی چی؟ یعنی باید بفهمید چه چیزی باعث می شه اون عادت بد فعال بشه. این محرک ها می تونن خیلی چیزها باشن: استرس، یه زمان خاص از روز، یه آدم خاص، فشار کاری زیاد، یا حتی یه ایمیل پر از کار. مثلاً، اگه عادت به ریزمدیریت دارید، شاید هر وقت پروژه به یه مرحله حساسی می رسه (محرک)، شما ناخودآگاه شروع به دخالت توی جزئیات می کنید.

حالا باید شروع کنید به تحلیل اون موقعیت هایی که عادت بد توی اون ها بروز می کنه. فکر کنید که دقیقاً قبل از اینکه اون عادت رو انجام بدید، چی اتفاق افتاد؟ مثلاً، اگه عادت دارید تصمیم گیری های مهم رو به تعویق بندازید، شاید محرکش یه ایمیل از طرف یه مشتری مهم باشه که یه پروژه جدید رو پیشنهاد داده و شما از حجم مسئولیتش می ترسید.

اینجا اهمیت اگر [محرک] رخ داد، پس [عادت بد] را انجام می دهم خیلی زیاد می شه. این جمله بهتون کمک می کنه تا ارتباط بین محرک و رفتارتون رو دقیق تر بفهمید. مثلاً: «اگر ساعت ۴ بعدازظهر شد و هنوز گزارش رو نفرستادم، پس استرس می گیرم و تصمیم می گیرم فردا بفرستم.» با شناخت این رابطه، می تونید جلوی محرک رو بگیرید یا حداقل برای واکنش بهش آماده باشید.

گام ۳: انتخاب و جایگزینی رفتار سازنده (Choosing & Replacing with Constructive Behavior)

خب، حالا که می دونید عادت بدتون چیه و محرکش چیه، وقتشه که یه رفتار سازنده رو جایگزینش کنید. این قدم خیلی مهمه چون فقط از بین بردن کافی نیست؛ باید یه چیزی رو جایگزینش کنید که همون نیاز رو برطرف کنه ولی به شیوه درست. باید برای رفتار جایگزین هدف گذاری کنید. این هدف باید چی باشه؟ مشخص (Specific)، قابل اندازه گیری (Measurable)، قابل دستیابی (Achievable)، مرتبط (Relevant) و زمان بندی شده (Time-bound) باشه (همون SMART معروف).

بیاید چندتا مثال عملی برای جایگزینی بزنیم:

• اگه عادت به ریزمدیریت دارید، می تونید با تفویض اختیار و اعتماد، این عادت رو جایگزین کنید. مثلاً، به جای اینکه خودتون وظیفه ای رو انجام بدید، هدف بذارید که هر هفته حداقل یک وظیفه مهم رو کاملاً به یکی از اعضای تیمتون بسپارید و فقط نتیجه نهایی رو پیگیری کنید.
• برای جلسات طولانی و بی هدف، می تونید هدف بذارید که هر جلسه فقط ۲۰ دقیقه طول بکشه و فقط سه تا دستور کار مشخص داشته باشه. این جوری جلسات کوتاه و هدفمند می شن.
• اگه تعلل می کنید، تکنیک های تصمیم گیری سریع رو یاد بگیرید. مثلاً، برای تصمیمات کوچیک، یه قانون «۵ ثانیه» بذارید؛ یعنی اگه توی ۵ ثانیه نتونستید تصمیم بگیرید، بدونید که دارید تعلل می کنید و باید سریع یه کاری انجام بدید.

اینجا اهمیت شکستن عادت از طریق ایجاد مانع (برای عادت های بد) و تسهیل (برای عادت های خوب) خیلی مهمه. یعنی چی؟ اگه می خواید کمتر ریزمدیریتی کنید، لپ تاپتون رو در مواقعی که نیاز نیست ببندید و اجازه بدید تیم کارش رو انجام بده (ایجاد مانع). اگه می خواید بیشتر تفویض اختیار کنید، یه قالب آماده برای شرح وظایف درست کنید که تفویض اختیار رو براتون راحت تر کنه (تسهیل).

گام ۴: پاداش، تقویت و پایداری (Reward, Reinforcement & Sustainability)

بعد از اینکه رفتار جدید رو شروع کردید، مغزتون رو باید پاداش بدید! این پاداش ها می تونن فوری یا بلندمدت باشن. مثلاً اگه تونستید یه کار مهم رو به تیمتون تفویض کنید و موفق بشید، می تونید به خودتون یه پاداش کوچیک بدید؛ مثلاً یه استراحت کوتاه، گوش دادن به آهنگ مورد علاقه، یا یه فنجان قهوه. این پاداش های کوچیک به مغزتون سیگنال می دن که این رفتار خوبه و باید تکرار بشه.

اهمیت جشن گرفتن موفقیت های کوچک رو دست کم نگیرید. لازم نیست حتماً یه پروژه بزرگ تموم بشه تا جشن بگیرید. هر بار که تونستید یه عادت بد رو شکست بدید یا یه عادت خوب رو انجام بدید، همون لحظه خوشحال باشید و به خودتون ببالید. این کار باعث می شه حس رضایت فوری بگیرید و انگیزه تون برای ادامه راه بیشتر بشه.

نقش محیط حمایتی رو هم نباید فراموش کنیم. محیطی رو برای خودتون بسازید که عادت خوب راحت تر و عادت بد دشوارتر بشه. مثلاً، اگه می خواید جلسات مؤثرتری داشته باشید، قبل از جلسه یه دستور کار مشخص و زمان بندی دقیق به همه بفرستید و از همکاراتون بخواید که به این چارچوب پایبند باشن. این جوری محیط خودش بهتون کمک می کنه.

پیگیری و اندازه گیری پیشرفت هم خیلی مهمه. چطوری مطمئن بشیم که داریم توی مسیر درستی حرکت می کنیم؟ می تونید یه جدول ساده درست کنید و هر روز یا هر هفته پیشرفتتون رو ثبت کنید. مثلاً: «این هفته، دو بار به جای ریزمدیریت، تفویض اختیار کردم» یا «توی سه تا از جلسات این هفته، به موقع تمومشون کردم.» دیدن این پیشرفت ها حسابی بهتون انگیزه می ده.

مقاومت در برابر بازگشت به عادت های قدیمی هم یه چالش بزرگ تره. بعضی وقت ها ممکنه وسوسه بشید و برگردید به همون عادت های قبلی. اینجا باید استراتژی های مقابله با این وسوسه ها رو داشته باشید. مثلاً، اگه می دونید استرس باعث می شه ریزمدیریتی کنید، قبل از اینکه استرس خیلی زیاد بشه، سراغ تکنیک های مدیریت استرس برید یا یه نفس عمیق بکشید. یادمون باشه تغییر عادت یه فرآیند زمان بر و نیازمند صبره، پس تسلیم نشید!

کاربرد در عمل: مثال های واقعی و توصیه های عملی

بیاین چند تا مثال واقعی و ملموس بزنیم تا ببینیم این حرف ها چطوری توی دنیای واقعی کار می کنن. فرض کنید شما یه مدیری هستید که عادت دارید همه تصمیمات رو خودتون بگیرید و به تعویق بندازید. این باعث می شه تیمتون منفعل بشه و منتظر دستور شما بمونه. با استفاده از چارچوب الیزابت لایل، اول باید آگاه بشید که این عادت رو دارید (گام ۱). بعد، محرک هاش رو شناسایی کنید؛ مثلاً هر وقت یه تصمیم بزرگ پیش میاد و شما از مسئولیتش می ترسید (گام ۲).

حالا باید یه رفتار سازنده رو جایگزین کنید. مثلاً، تصمیم بگیرید که برای تصمیمات کوچک تر، از این به بعد اختیارات رو به یکی از اعضای باصلاحیت تیمتون واگذار کنید و فقط براش یه ضرب الاجل تعیین کنید (گام ۳). هر بار که این کار رو با موفقیت انجام دادید، خودتون رو تشویق کنید و توی دفترچه پیشرفتتون ثبت کنید (گام ۴). کم کم می بینید که تیمتون هم اعتمادبه نفس بیشتری پیدا می کنه و شما هم از زیر بار تصمیمات کوچیک تر خلاص می شید و می تونید روی مسائل مهم تر تمرکز کنید.

یه مثال دیگه: یه مدیری رو تصور کنید که جلساتش همیشه طولانیه و بی نتیجه. اولین قدم اینه که بپذیره این یه عادت بده (گام ۱). محرکش چیه؟ شاید این باشه که قبل از جلسه دستور کار مشخصی نداره و اجازه می ده بحث ها به حاشیه برن (گام ۲). حالا چی باید جایگزین کنه؟ می تونه قبل از هر جلسه، یه دستور کار دقیق با زمان بندی برای هر آیتم آماده کنه و به همه بفرسته. تو جلسه هم، خودش رهبری رو به دست بگیره و اگه بحث از مسیر اصلی خارج شد، به آرامی برگردوندش (گام ۳). اگه جلسه دقیقاً سر وقت تموم شد و به نتیجه رسید، می تونه برای خودش یه پاداش کوچیک در نظر بگیره (گام ۴).

نکات عملی برای شروع فرآیند تغییر برای مدیران اینه که:

1. با یه عادت کوچیک شروع کنید: لازم نیست یهو همه چیز رو عوض کنید. یه عادت بد کوچیک رو انتخاب کنید که تغییرش نسبتاً آسون تره و تمرکزتون رو روش بذارید.
2. صبور باشید: تغییر عادت یه شبه اتفاق نمی افته. شاید بارها شکست بخورید، ولی مهم اینه که ناامید نشید و دوباره شروع کنید. «روم هم یه روزه ساخته نشد!»
3. بازخورد بخواهید: از تیمتون، همکاراتون یا حتی یه منتور کمک بگیرید. اون ها می تونن نقاط کورتون رو بهتون نشون بدن.
4. محیطتون رو تنظیم کنید: سعی کنید محیط کاریتون رو جوری تنظیم کنید که عادت های خوب راحت تر شکل بگیرن و عادت های بد سخت تر بشن.

این فرآیند همه اش درباره صبر و استمرار هست. یادمون باشه، یه بار اشتباه کردن به این معنی نیست که همه چیز تموم شده. مهم اینه که از اشتباهاتمون درس بگیریم و دوباره تلاش کنیم.

نتیجه گیری و پیام اصلی کتاب

خب، به آخر داستان خلاصه کتاب «چگونه عادت های بد مدیریتی را از بین ببریم؟» رسیدیم. الیزابت لایل به ما یاد می ده که عادت ها چقدر قدرتمندن و چطوری می تونن هم دوست ما باشن و هم دشمنمون، مخصوصاً توی محیط کار. پیام اصلی کتاب اینه که با یه درک عمیق تر از اینکه عادت ها چطوری شکل می گیرن، می تونیم کنترل بیشتری روی رفتارهای مدیریتی خودمون داشته باشیم و به رهبرهای کارآمدتری تبدیل بشیم.

در واقع، لایل بهمون می گه که اگه بتونیم عادت های بد مثل ریزمدیریت، تعلل، یا عدم تفویض اختیار رو شناسایی کنیم و به جاشون عادت های سازنده مثل اعتماد به تیم، تصمیم گیری به موقع و گوش دادن فعال رو جایگزین کنیم، نه تنها خودمون توی کارمون موفق تر می شیم، بلکه تیممون هم رشد می کنه و کل سازمان به سمت بهره وری و موفقیت بیشتر حرکت می کنه. این کتاب یه جور بیدارباشه که بهمون می گه باید هر روز مراقب رفتارهامون باشیم و نذاریم عادت های ناخودآگاه، مسیر حرفه ایمون رو منحرف کنن.

پس اگه دوست دارید عمیق تر به این موضوع شیرجه بزنید و تمام جزئیات و راهکارهای عملی رو یاد بگیرید، پیشنهاد می کنم حتماً نسخه کامل کتاب «چگونه عادت های بد مدیریتی را از بین ببریم؟» رو تهیه کنید و بخونید. باور کنید که خوندنش سرمایه گذاری بزرگی روی آینده کاری و رشد فردیتون خواهد بود.

سوالات متداول

آیا این کتاب فقط برای مدیران ارشد مناسب است؟

نه، اصلاً این طور نیست. این کتاب برای هر کسی که توی موقعیت رهبری قرار داره، از سرپرست یه تیم کوچیک گرفته تا مدیران میانی و حتی کسایی که تازه می خوان وارد دنیای مدیریت بشن، خیلی مفیده. اصول و راهکارهایی که الیزابت لایل ارائه می ده، پایه ای و کاربردی هستن و می تونن به هر کسی کمک کنن تا عادت های مدیریتیش رو بهبود ببخشه و تأثیر مثبتی روی خودش و اطرافیانش بذاره.

چقدر زمان لازم است تا یک عادت بد مدیریتی را تغییر دهیم؟

راستش، این بستگی به خود فرد و البته نوع عادتی که می خواد تغییر بده داره. بعضی عادت ها ریشه دارترن و زمان بیشتری می خوان. کتاب تأکید می کنه که تغییر عادت یه فرآیند گام به گام و پایداره، نه یه اتفاق یک شبه. ممکنه چند هفته طول بکشه تا یه رفتار جدید جا بیفته و تبدیل به عادت بشه، و برای بعضی عادت های پیچیده تر، این زمان می تونه بیشتر هم باشه. مهم اینه که ناامید نشید و با استمرار و پیگیری، نتایج رو کم کم ببینید.

آیا مثال های کتاب با فرهنگ مدیریتی ایران سازگار است؟

اصول روانشناختی و رفتاری که توی کتاب «چگونه عادت های بد مدیریتی را از بین ببریم؟» گفته می شه، جهان شمول هستن. یعنی چی؟ یعنی این اصول به نحوه کارکرد ذهن انسان و نحوه شکل گیری و تغییر عادت ها مربوطن که توی همه فرهنگ ها تقریباً یکسانه. پس بله، می تونید این اصول رو با کمی تطبیق با فرهنگ مدیریتی ایران به کار بگیرید و ازشون نتیجه بگیرید. مثال ها ممکنه از بستر غربی باشن، ولی ایده اصلی و راهکارها کاملاً قابل استفاده هستن.

تفاوت اصلی این کتاب با سایر کتاب های عادت سازی چیست؟

کتاب های زیادی درباره عادت سازی وجود داره، اما تفاوت اصلی این کتاب با بقیه، تمرکز خاصش روی عادت های مرتبط با مدیریت و رهبری توی محیط کاره. در حالی که خیلی از کتاب های عادت سازی عمومی هستن، الیزابت لایل به طور ویژه به چالش ها و رفتارهای مدیریتی می پردازه. این یعنی مثال ها و راهکارهای این کتاب مستقیماً به درد مدیران می خوره و کمک می کنه مشکلات خاص مدیریتی رو حل کنن.

امیدواریم این خلاصه براتون مفید بوده باشه و تلنگری برای شروع مسیر تغییر عادت های مدیریتیتون باشه. اگه سوالی دارید یا تجربه ای در این زمینه داشتید، حتماً توی بخش نظرات با ما در میون بذارید.