ماده 666 قانون مدنی
ماده 666 قانون مدنی می گوید اگر وکیل به خاطر کم کاری یا اشتباهش (تقصیر) باعث ضرر و زیانی به موکل شود، طوری که از نظر عرف این ضرر مستقیماً نتیجه کار وکیل باشه، اون وقت وکیل باید مسئولیتش رو قبول کنه و جبران خسارت کنه. این ماده در واقع یه جور تضمین برای حقوق شما به عنوان موکل محسوب میشه.
ببینید، تو دنیای امروز که پیچیدگی های حقوقی هر روز بیشتر میشه، سپردن کارهامون به یه وکیل، دیگه مثل سابق یه انتخاب نیست، یه جورایی شده ضرورت. همه ما ممکنه یه روزی نیاز به وکیل پیدا کنیم؛ چه برای خرید و فروش ملک، چه برای دعاوی دادگستری، یا هر کار حقوقی دیگه ای. وقتی پرونده مون رو دست یه وکیل می سپاریم، انتظار داریم که تمام تلاشش رو بکنه تا بهترین نتیجه رو بگیریم و به منافع ما آسیبی نرسه. خب، اینجا دقیقاً پای «مسئولیت وکیل» به میون میاد که ماده 666 قانون مدنی به طور خاص بهش پرداخته. این ماده از اون دست مواد قانونیه که هم برای وکلا مهمه تا بدونن چه حدودی دارن و کجا باید حواسشون بیشتر جمع باشه، و هم برای ما موکلین که بدونیم چه حقوقی داریم و اگه خدایی نکرده مشکلی پیش اومد، می تونیم از وکیلمون مطالبه خسارت کنیم یا نه.
تو این مقاله، می خوایم این ماده رو حسابی موشکافی کنیم و ببینیم دقیقاً چی میگه، چطوری میشه تقصیر وکیل رو تشخیص داد، چه نوع خسارت هایی رو شامل میشه و کلاً همه ابعاد حقوقی و عملی اون رو با هم بررسی کنیم. پس اگه کنجکاوید که از زیر و بم «مسئولیت وکیل» سر در بیارید، ادامه مطلب رو از دست ندید.
ماده 666 قانون مدنی چی میگه؟ (متن و جایگاهش)
بذارید اول از همه متن خود ماده رو با هم بخونیم، تا یه تصویر شفاف از اون تو ذهنمون داشته باشیم. ماده 666 قانون مدنی میگه:
هرگاه از تقصیر وکیل خسارتی به موکل متوجه شود که عرفاً وکیل مسبب آن محسوب می گردد، مسئول خواهد بود.
این چند کلمه، دنیایی از مفاهیم حقوقی رو تو دل خودش جا داده. حالا شاید بپرسید این ماده تو کجای قانون مدنی ما قرار گرفته؟ برای اینکه بهتر جایگاهش رو درک کنیم، باید بدونیم که قانون مدنی یه ساختار خاصی داره. ماده 666 رو می تونید تو جلد اول قانون مدنی، یعنی «در اموال»، بعدش کتاب دوم «در اسباب تملک»، بعد قسمت دوم «در عقود و معاملات و الزامات»، بعد باب سوم «در عقود معینه مختلفه» و نهایتاً تو فصل سیزدهم «در وکالت» و مبحث دوم «در تعهدات وکیل» پیدا کنید. دیدید؟ یه مسیر طولانی رو باید طی کنیم تا بهش برسیم، اما همین نشون میده که قانونگذار چقدر به موضوع وکالت و مسئولیت های اون اهمیت داده.
حالا خوبه یه نگاهی هم به مواد قبل و بعدش بندازیم، چون معمولاً این مواد یه جورایی مکمل هم هستن و کنار هم معنی پیدا می کنن. قبل از این ماده، یعنی تو ماده 665، راجع به اینکه وکیل حق داره برای انجام کارش هزینه هایی که کرده رو از موکل بگیره حرف زده شده. بعد از ماده 666 هم تو ماده 667، می گه که اگه وکیل از اختیاراتی که موکل بهش داده تجاوز کنه یا اصلاً کاری انجام بده که موکل بهش اجازه نداده، اون عمل فضولی حساب میشه و موکل می تونه اونو قبول کنه یا نکنه. این ارتباط بین مواد نشون میده که قانونگذار به همه ی جنبه های رابطه وکیل و موکل، از تعهدات وکیل گرفته تا اختیاراتش و البته مسئولیتش، فکر کرده و برای هر کدوم راه حلی گذاشته.
موشکافی مسئولیت وکیل: ارکان ماده 666
حالا که متن ماده رو دیدیم و جایگاهش رو فهمیدیم، وقتشه بریم سراغ مغز مطلب و این ماده رو کلمه به کلمه بررسی کنیم تا ببینیم مسئولیت وکیل دقیقاً از کجا میاد و چطوری شکل می گیره. ماده 666 سه تا رکن اصلی داره که تا این سه تا نباشن، نمی تونیم بگیم وکیل مسئول خسارتیه که به موکل وارد شده. این سه رکن عبارتند از: «تقصیر وکیل»، «ورود خسارت به موکل» و «رابطه سببیت بین تقصیر وکیل و خسارت». بیاین هر کدوم رو جداگانه و با زبان خودمون بررسی کنیم.
1. تقصیر وکیل: سنگ بنای مسئولیت
اولین و شاید مهم ترین رکن، بحث «تقصیر وکیل» هست. اصلاً اگه وکیل تقصیری نکرده باشه، مسئولیتی هم نداره. حالا تقصیر یعنی چی؟ تو حقوق، وقتی میگیم تقصیر، منظورمون دو تا چیزه: تعدی و تفریط. تعدی یعنی وکیل کاری رو انجام بده که نباید انجام می داده، یا از حدود اختیاراتش خارج بشه. مثلاً موکل گفته یه زمین رو بفروش، وکیل به جای فروش، اون رو اجاره بده. تفریط هم یعنی وکیل کاری رو که باید انجام می داده، انجام نده یا تو انجامش کوتاهی کنه. مثلاً مهلت اعتراض به رای دادگاه تموم بشه و وکیل فراموش کرده باشه که اعتراض کنه.
چطوری تقصیر رو تشخیص بدیم؟
تشخیص اینکه یه وکیل تقصیر کرده یا نه، همیشه کار آسونی نیست. حقوقدان ها برای این کار دو تا معیار رو در نظر می گیرن:
- مثل یه وکیل معمولی باشی (معیار نوعی یا عینی): تو این حالت، رفتار وکیل رو با رفتار یه وکیل دیگه که تو همون شرایط و با همون تجربه و دانش، یه کار معمولی و حرفه ای رو انجام میده، مقایسه می کنن. یعنی از خودشون می پرسن: «یه وکیل با تجربه و دقت معمولی، تو این موقعیت چیکار می کرد؟» اگه وکیل ما اون کار رو نکرده باشه یا بدتر از اون رفتار کرده باشه، یعنی تقصیر کرده. تو این معیار، کاری به نیت وکیل نداریم، فقط رفتار ظاهری رو می بینیم.
- قصد و نیتت چی بوده؟ (معیار شخصی یا ذهنی): تو این معیار، بیشتر به خود وکیل و اینکه چه قصد و نیتی داشته نگاه می کنن. آیا واقعاً می خواسته به موکلش ضرر بزنه؟ یا مثلاً حواسش نبوده و بی احتیاطی کرده؟ این معیار معمولاً برای تشخیص تقصیر عمدی یا سوء نیت استفاده میشه. اما راستش رو بخواید، تو اکثر موارد، معیار نوعی کاربرد بیشتری داره، چون اثبات نیت قلبی آدما سخته.
«عرفاً»: نقش عرف تو تشخیص تقصیر چیه؟
تو متن ماده 666 یه کلمه کلیدی هست: «عرفاً». این کلمه خیلی مهمه. یعنی تشخیص اینکه یه وکیل تقصیر کرده یا نه، فقط با قوانین خشک و خالی نیست، بلکه باید به عرف و عادت جامعه هم نگاه کنیم. «عرف» تو حقوق یعنی همون چیزی که بین مردم و متخصصین یه رشته پذیرفته شده و به عنوان یه رفتار درست یا نادرست شناخته میشه. مثلاً اگه عرفاً پذیرفته شده که وکیل باید هر هفته یه بار به موکلش گزارش کار بده، اگه وکیلی این کارو نکنه، شاید عرفاً مقصر شناخته بشه. این بخش از ماده، قانون رو انعطاف پذیرتر می کنه و اجازه میده که شرایط خاص هر پرونده و انتظارات عمومی از یه وکیل خوب، تو تشخیص تقصیر اثرگذار باشه.
نمونه های بارز تقصیر وکیل
بیاین چند تا مثال ملموس از تقصیر وکیل رو بگیم تا قضیه براتون روشن تر بشه:
- کندی یا بی خیالی تو کار: وکیل یه کاری رو که باید انجام میداده، با تأخیر غیرمنطقی انجام بده یا اصلاً انجام نده. مثلاً مهلت دفاع پرونده تموم بشه و ایشون لایحه ای نداده باشن.
- نادیده گرفتن منافع موکل: وکیل یه اقدامی رو انجام بده که به ضرر موکل باشه، حتی اگه قصد بدی هم نداشته باشه. مثلاً یه وکیل بدون اطلاع موکل توافق نامه ای رو امضا کنه که بعداً به ضرر موکل تموم بشه.
- انجام کاری برای نفع خودش یا کس دیگه: یه وقتایی وکیل یه کاری می کنه که خودش یا شخص ثالث ازش سود می بره، اما این سود به قیمت ضرر موکل تموم میشه. این دیگه خیلی واضحه که تقصیره.
- بی توجهی به زمان های مهم: مهلت های قانونی یا قضایی رو فراموش کنه یا از دست بده. مثلاً فرصت تجدیدنظر خواهی یا واخواهی رو از دست بده.
- ندادن اطلاعات به موکل: وکیل تو جریان پرونده، اطلاعات لازم و به موقع رو به موکلش نده و موکل از اتفاقات مهم بی خبر بمونه.
فرق «تعهد به وسیله» و «تعهد به نتیجه» (این خیلی مهمه!)
اینجا یه نکته خیلی مهم وجود داره که باید حتماً بهش توجه کنیم. مسئولیت وکیل از نوع «تعهد به وسیله» هست، نه «تعهد به نتیجه». یعنی چی؟ یعنی وکیل به شما قول نمیده که حتماً تو پرونده تون برنده میشید یا حتماً به اون نتیجه دلخواه می رسید. اینا دست خود وکیل نیست، خیلی چیزا تو دادگاه به قاضی، مدارک موجود و عوامل دیگه بستگی داره. اما وکیل به شما تعهد میده که تمام تلاشش رو، با نهایت دقت، صداقت و رعایت مصلحت شما، برای رسیدن به اون نتیجه انجام بده. یعنی متعهد به «بذل مساعی متعارف» (انجام تلاش های متعارف) هست.
پس اگه یه وکیل تمام تلاشش رو کرد و حتی پرونده رو باختید، لزوماً نمی تونید بگید که اون تقصیر کرده و ازش خسارت بخواهید. باید ثابت کنید که تو انجام این تلاش ها کوتاهی کرده و همین کوتاهی باعث ضرر شما شده. این تفاوت، کلید درک مسئولیت وکیل طبق ماده 666 هست.
2. خسارتی به موکل متوجه شود: ضرر و زیان چیه؟
خب، رکن دوم مسئولیت وکیل، اینه که به خاطر تقصیرش، واقعاً به موکل «خسارت» وارد بشه. اگه وکیل تقصیری کرده باشه، ولی این تقصیر باعث ضرری به موکل نشده باشه، باز هم نمی تونیم وکیل رو مسئول جبران خسارت بدونیم.
تعریف حقوقی خسارت
تو حقوق، خسارت یعنی هر نوع ضرر و زیانی که به یه شخص وارد میشه و قابل جبران باشه. این ضرر می تونه جنبه های مختلفی داشته باشه.
چه نوع خسارت هایی رو شامل میشه؟
خسارت ها رو میشه به چند دسته تقسیم کرد:
- خسارت مادی: این خسارت ها به اموال و دارایی های شما وارد میشه. مثلاً اگه وکیل به خاطر سهل انگاریش باعث بشه یه ملکی رو از دست بدید، یا ارزش یه دارایی تون کم بشه، اینا خسارت مادی هستن.
- خسارت معنوی: این نوع خسارت به آبرو، حیثیت، اعتبار و احساسات شما وارد میشه. اگه به خاطر تقصیر وکیل، آبروی شما تو دادگاه بره یا اعتبار شغلی تون خدشه دار بشه، این خسارت معنوی محسوب میشه. البته اثبات و تعیین میزان خسارت معنوی معمولاً سخت تره.
- فوت منفعت و از دست دادن فرصت: بعضی وقتا، خسارت اینطوریه که شما یه سودی رو از دست میدید یا یه فرصت مهمی رو به خاطر تقصیر وکیل از دست میدید. مثلاً اگه به خاطر اشتباه وکیل، مهلت تجدید نظرخواهی یه پرونده ای رو از دست بدید که اگه تجدید نظر می کردید احتمالاً برنده میشدید، اینجا اون فرصت پیروزی از دست رفته، یه نوع خسارت محسوب میشه.
شرایط تحقق خسارت
برای اینکه یه خسارتی قابل مطالبه باشه، چند تا شرط داره:
- قطعی بودن خسارت: یعنی خسارت باید حتماً اتفاق افتاده باشه، نه اینکه فقط یه احتمال باشه. مثلاً اگه وکیل شما تو یه پرونده ای که هنوز به نتیجه نرسیده، یه اشتباهی کرده باشه اما هنوز ضرری به شما وارد نشده، نمی تونید ازش خسارت بخواهید.
- مستقیم بودن خسارت: خسارت باید مستقیماً ناشی از تقصیر وکیل باشه، نه از یه عامل دیگه.
- قابل ارزیابی بودن خسارت: یعنی بشه اون خسارت رو به صورت پولی یا غیرپولی (که نهایتاً به پول تبدیل میشه) تخمین زد.
3. عرفاً وکیل مسبب آن محسوب می گردد: رابطه سببیت
رکن سوم، که میشه گفت پلی بین تقصیر و خسارت، «رابطه سببیت» هست. یعنی باید ثابت کنیم که خسارتی که به موکل وارد شده، مستقیماً نتیجه همون تقصیر وکیله. اگه وکیل تقصیر کرده باشه و موکل هم ضرر دیده باشه، اما این ضرر هیچ ربطی به اون تقصیر وکیل نداشته باشه، باز هم وکیل مسئول نیست.
مفهوم رابطه سببیت
بیاین یه مثال بزنیم: فرض کنید یه وکیل تو یه پرونده ای یه سری مدارک رو دیر به دادگاه ارائه میده (این تقصیره). حالا اگه موکل تو اون پرونده ضرر ببینه، باید ثابت کنه که این ضرر «به خاطر» همون دیر رساندن مدارک بوده. اگه ثابت بشه که حتی اگه مدارک هم به موقع ارائه میشد، باز هم موکل ضرر می دیده (مثلاً چون مدارک کافی برای اثبات حقانیتش نداشته)، اون وقت رابطه سببیت بین تقصیر وکیل و خسارت از بین میره و وکیل مسئول نیست.
معیار عرف
اینجا هم باز کلمه «عرف» خودشو نشون میده. «عرفاً وکیل مسبب آن محسوب می گردد». یعنی از نظر عرفی و عقلا، باید بین تقصیر وکیل و خسارت یه ارتباط منطقی و مستقیم وجود داشته باشه. اگه یه ارتباط خیلی دور و غیرمنطقی باشه، عرف اون رو قبول نمی کنه و رابطه سببیت رو از بین می بره.
بررسی تداخل اسباب
یه وقتایی ممکنه چند تا عامل دست به دست هم بدن و باعث خسارت بشن. مثلاً هم وکیل کوتاهی کرده، هم خود موکل تو یه جاهایی اشتباه کرده و هم یه عامل خارجی مثل یه اتفاق غیرمنتظره، تو بروز خسارت نقش داشته. تو این حالت، دادگاه باید بررسی کنه که سهم تقصیر وکیل چقدر بوده و آیا اصلاً تقصیر وکیل، نقش اصلی رو تو بروز خسارت داشته یا نه. اگه عوامل دیگه اونقدر قوی باشن که تقصیر وکیل توشون گم بشه، باز هم ممکنه وکیل مسئول شناخته نشه یا مسئولیتش کمتر بشه.
جزئیات بیشتر: ابعاد تکمیلی و نتایج حقوقی
تا اینجا حسابی ماده 666 رو موشکافی کردیم. حالا وقتشه بریم سراغ یه سری ابعاد تکمیلی و مهم که می تونه درک ما رو از این ماده عمیق تر کنه. این بخش ها کمک می کنه که هم از نظر نظری و هم از نظر عملی، تصویر کامل تری از مسئولیت وکیل داشته باشیم.
حقوقدان ها چی میگن؟ (دیدگاه دکترین)
وقتی پای یه ماده قانونی مهم مثل ماده 666 به میون میاد، همیشه اساتید بزرگ و حقوقدان های برجسته، نظرات و تحلیل های خودشون رو دارن که به ما کمک می کنه عمق مطلب رو بهتر بفهمیم. مثلاً، دکتر ناصر کاتوزیان، که به پدر علم حقوق ایران معروفه، تو کتاباش حسابی به این موضوع پرداخته. ایشون می گن که خودداری یا تأخیر تو انجام کاری که وکیل به عهده داره، اگه از نوع سهل انگاری و بی احتیاطی باشه، تقصیر وکیل محسوب میشه و اون رو ضامن می کنه. درست می گه، وکیل تا وقتی که وکالتش پابرجاست، باید به تعهداتش عمل کنه و مسئول پیامدهای تخلف خودشه.
یا مثلاً دکتر سید حسین صفایی و بقیه اساتید، همگی روی نقش «عرف» تو تشخیص تقصیر وکیل تأکید زیادی دارن. اونا می گن عرفه که مشخص می کنه یه وکیل معمولی تو یه موقعیت خاص چه انتظاراتی ازش میره و اگه اون انتظارات رو برآورده نکنه، یعنی تقصیر کرده. این یعنی حقوق صرفاً یه سری ماده خشک و خالی نیست و همیشه به واقعیت های جامعه و اونچه که مردم از یه حرفه انتظار دارن، توجه می کنه.
ریشه های فقهی مسئولیت وکیل
خب، قانون مدنی ما ریشه تو فقه امامیه داره، پس طبیعیه که مسئولیت وکیل هم یه سری مبانی فقهی داشته باشه. تو فقه، قواعد زیادی هستن که مبنای مسئولیت وکیل قرار می گیرن:
- قاعده اتلاف: این قاعده می گه هر کسی مال کسی رو تلف کنه، باید جبرانش کنه. اگه وکیل با تقصیرش باعث تلف شدن مال موکل بشه، این قاعده شاملش میشه.
- قاعده تسبیب: این قاعده میگه اگه کسی باعث و بانی تلف شدن مال دیگری بشه، حتی اگه خودش مستقیماً اون کارو نکرده باشه، باز هم ضامنه. مثلاً اگه وکیل با سهل انگاریش زمینه رو برای از بین رفتن حق موکل فراهم کنه، این قاعده به کار میاد.
- قاعده لاضرر: این قاعده خیلی معروفه و می گه تو اسلام ضرر رسوندن به خود و دیگران ممنوعه. اگه وکیل با کارش به موکل ضرر بزنه، این قاعده رو نقض کرده.
- ضمان ید: این قاعده مربوط به اموالی هست که دست یه نفر دیگه به امانت سپرده شده. خب، قرارداد وکالت هم یه جورایی امانت داری محسوب میشه و وکیل باید امانت دار خوبی برای حقوق موکلش باشه.
تو فقه هم، مثل حقوق، فقها روی نقش عرف تو تشخیص تقصیر وکیل و مسئولیتش تأکید دارن. یعنی معیار «عرف» تو هر دو سیستم حقوقی ما جایگاه ویژه ای داره.
ارتباط با بقیه قوانین: تکه های پازل حقوقی
هیچ ماده ای تو قانون به تنهایی معنای کامل پیدا نمی کنه. ماده 666 هم با یه سری مواد دیگه تو قانون مدنی و حتی سایر قوانین ارتباط نزدیک داره که شناخت اونا برای فهم کامل موضوع لازمه:
- ماده 331 قانون مدنی: این ماده یه قاعده کلی رو میگه: هر کس سبب تلف مالی بشود باید مِثل یا قیمت آن را بدهد و اگر سبب نقص یا عیب آن شده باشد باید از عهده نقص قیمت آن برآید. این ماده به طور کلی مسئولیت جبران خسارت رو برای هر کسی که باعث ضرر به مال دیگری میشه، تعیین می کنه و ماده 666 در واقع کاربرد خاص همین قاعده کلی رو تو روابط وکیل و موکل نشون میده.
- مواد 1073 و 1074 قانون مدنی: این مواد مربوط به حدود اختیارات نماینده و چگونگی اقدامات خارج از حدود اذن هستن. اینا خیلی مهم هستن؛ چون اگه وکیل از اختیاراتی که موکل بهش داده تجاوز کنه یا اصلاً کاری رو انجام بده که موکل بهش اجازه نداده، اون عمل «فضولی» و «غیرنافذ» محسوب میشه. یعنی چی؟ یعنی اون کار وکیل باطل نیست، اما اعتبار قانونی نداره تا وقتی که موکل اونو «تنفیذ» (قبول) کنه یا «رد» (قبول نکنه). اگه وکیل با سوء نیت یا خارج از مصلحت موکل این کارو انجام بده و موکل هم اونو رد کنه، می تونه زمینه ساز مسئولیت وکیل برای جبران خسارت بشه.
- اصل 40 قانون اساسی: این اصل میگه «هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.» این یه قاعده کلی و مهمه که نشون میده حتی اگه کسی حق انجام کاری رو داشته باشه، نباید از اون حق به ضرر بقیه استفاده کنه. وکیل هم اگه از اختیاراتش به ضرر موکل استفاده کنه، زیر چتر این اصل قرار می گیره.
دادگاه ها چی میگن؟ (رویه قضایی)
خب، قانون رو که خوندیم، نظرات حقوقدان ها و ریشه های فقهی رو هم که فهمیدیم. حالا می رسیم به دنیای واقعی و دادگاه ها! راستش رو بخواهید، تو دادگاه ها اثبات تقصیر وکیل و رابطه سببیتش با خسارت، همیشه آسون نیست و چالش های خودش رو داره. موکل باید با سند و مدرک نشون بده که وکیل کوتاهی کرده و همین کوتاهی مستقیماً باعث ضررش شده. معمولاً دادگاه ها برای تشخیص تقصیر وکیل، به نظریه کارشناس رسمی دادگستری (مثلاً کارشناس امور وکالت) مراجعه می کنن تا نظر تخصصی بدن.
متأسفانه، آمار دقیقی از تعداد پرونده هایی که وکلا به خاطر تقصیرشون مسئول شناخته شدن در دسترس عموم نیست، اما می تونیم بگیم که دادگاه ها معمولاً با احتیاط زیاد به سراغ این موضوع میرن، چون می دونن که وکالت یه کار پرریسکه و همیشه هم نمیشه انتظار نتیجه صددرصد مثبت داشت. با این حال، اگه تقصیر وکیل واضح و مستند باشه، دادگاه ها قطعاً از حقوق موکل دفاع می کنن.
یه نگاه گذرا به جاهای دیگه دنیا (مطالعه تطبیقی)
جالبه بدونید که مسئولیت وکیل فقط مختص قانون ما نیست و تو حقوق سایر کشورها هم بهش پرداخته شده. مثلاً تو قانون مدنی جدید فرانسه، یه جاهایی میگه اگه نماینده (که شامل وکیل هم میشه) از حدود اختیاراتش به ضرر اون کسی که بهش وکالت داده خارج بشه، و اون شخص ثالث (که طرف قرارداد بوده) هم از این قضیه خبر داشته باشه یا نباید بی خبر می بوده، اون وقت کسی که وکالت داده، می تونه بگه اون قرارداد باطله. این مورد تو حقوق ما به این صراحت نیومده، ولی با جمع کردن ماده 666 با مواد 1073 و 1074 که در مورد فضولی بودن عمل وکیله، می تونیم به یه همچین نتیجه ای برسیم. یعنی تو اکثر نظام های حقوقی، مسئولیت نماینده یا وکیل برای جلوگیری از سوء استفاده و حفظ حقوق موکل، یه اصل پذیرفته شده است.
حرف آخر: جمع بندی و توصیه های خودمونی
خب، رسیدیم به آخر بحثمون. تو این مقاله، حسابی درباره ماده 666 قانون مدنی صحبت کردیم و فهمیدیم که این ماده، یه چتر حمایتی برای موکلین هست تا اگه وکیلشون به خاطر تقصیر، ضرری بهشون رسوند، بتونن حقشون رو بگیرن. دیدیم که مسئولیت وکیل سه تا رکن اصلی داره: تقصیر وکیل، ورود خسارت به موکل و رابطه سببیت بین این دو تا. همچنین تأکید کردیم که تشخیص تقصیر وکیل، بیشتر بر اساس «عرف» و «تعهد به وسیله» هست، نه «تعهد به نتیجه».
واقعاً باید بگیم که ماده 666 نقش حیاتی تو حفظ اعتماد عمومی به حرفه وکالت و البته تضمین حقوق موکلین داره. وکیل، به عنوان یه امانت دار و یه متخصص، باید همیشه شفاف، متعهد و مراقب منافع موکلش باشه و اگه خدایی نکرده از این وظایف تخطی کنه و باعث ضرر بشه، باید مسئولیتش رو هم قبول کنه.
به شما موکلین عزیز هم توصیه می کنیم که همیشه تو انتخاب وکیل حسابی تحقیق کنید و یه وکیل باتجربه و متعهد انتخاب کنید. در طول پرونده هم، با وکیلتون در ارتباط باشید و اطلاعات لازم رو به موقع بهش بدید. البته ناگفته نماند که وکالت، کار آسونی نیست و وکلا هم مثل هر انسان دیگه ای ممکنه اشتباه کنن. اما تفاوت یه وکیل حرفه ای با یه وکیل غیرمسئول، تو همون رعایت تعهدات و بذل مساعی لازمه. امیدواریم که این مقاله به دردتون خورده باشه و کمکتون کنه تا با دید بازتری سراغ مسائل حقوقی برید.



