اسقاط کافه خیارات چیست؟ راهنمای جامع و تفصیلی

اسقاط کافه خیارات چیست؟ راهنمای جامع و تفصیلی

اسقاط کافه خیارات یعنی چه؟

تا حالا شده پای یک قرارداد بشینید و با عبارت هایی مثل «اسقاط کافه خیارات» یا «اسقاط کافه خیارات ولو خیار غبن فاحش» روبرو بشید و ندونید دقیقاً یعنی چی؟ این عبارت ها ممکنه ظاهر ساده ای داشته باشند، اما واقعیتش اینه که می تونن حسابی سرنوشت یک معامله رو عوض کنن و حقوق شما رو تحت تأثیر قرار بدن. به زبان خیلی ساده، اسقاط کافه خیارات یعنی شما با امضای این بند، تمام حق و حقوقی که قانون بهتون داده تا بتونید یک طرفه یک قرارداد رو بهم بزنید، از خودتون سلب می کنید. با این کار، عملاً راه پس و پیش رو برای خودتون می بندید و ممکنه در آینده با مشکلات جدی حقوقی روبرو بشید. این قضیه به خصوص توی معاملات بزرگ مثل خرید و فروش ملک یا ماشین، اهمیت دوچندانی پیدا می کنه.

هدف ما اینه که توی این مقاله، این اصطلاحات حقوقی رو اونقدر راحت و خودمونی توضیح بدیم که دیگه هیچ ابهامی براتون نمونه. قراره با هم ببینیم اصلاً «خیار» چیه، چه مدل هایی داره، و وقتی پای «اسقاط کافه خیارات» وسط میاد، چه اتفاقاتی می افته. پس اگه نمی خواید سر معاملاتتون غافلگیر بشید و دوست دارید با چشم باز و خیال راحت پای هر قراردادی رو امضا کنید، این مقاله دقیقاً برای شماست.

درک مفاهیم پایه: اسقاط، کافه، خیارات

قبل از اینکه خیلی بریم تو جزئیات و پیچیدگی های حقوقی، بهتره اول با چند تا کلمه کلیدی آشنا بشیم. این کلمه ها مثل آجرهای یه ساختمون هستن؛ اگه پایه رو درست نذاریم، کل ساختمون لق میشه! پس بیایید ببینیم هر کدوم از این کلمه ها به زبان ساده یعنی چی.

اسقاط کافه خیارات یعنی چی؟

همونطور که اول مقاله هم گفتیم، اجازه بدید یک بار دیگه به این سوال اصلی جواب بدیم. «اسقاط» به معنی از بین بردن، ساقط کردن، یا به قول ما فارسی زبان ها، «لغو کردن» یه حق یا اختیاره. «کافه» هم که کلمه ای عربیه و به معنی «همه» یا «کلیه» هستش. حالا وقتی این دو تا رو بذاریم کنار «خیارات»، که جلوتر مفصل راجع بهش حرف می زنیم، میشه اسقاط کافه خیارات. یعنی چی؟ یعنی شما با رضایت خودتون و معمولاً با امضای یه بند توی قرارداد، تمام و کمال اختیاراتی رو که قانون برای فسخ یک طرفه معامله بهتون داده، از خودتون سلب می کنید. دیگه نمی تونید به دلایلی که قبلاً حق فسخ بهتون می داد، معامله رو بهم بزنید. این بند، معمولاً توی خیلی از قراردادها، مخصوصاً تو فرم های از پیش آماده مثل مبایعه نامه های املاک، هست و خیلی ها بدون توجه بهش امضا می کنن.

در واقع، با امضای این عبارت، شما می گید: من دیگه به هیچ دلیلی، مگر موارد استثنائی خیلی خاص، نمی تونم این قرارداد رو یک طرفه باطل کنم. این کار ممکنه باعث ثبات معامله بشه، اما اگه با دقت و آگاهی انجام نشه، می تونه حسابی شما رو به دردسر بندازه و حقتون رو ضایع کنه.

خیار در حقوق به چه معناست؟ چرا وجود دارد؟

حالا رسیدیم به کلمه سوم، یعنی «خیار». تو زبان عامیانه، خیار یه جور میوه اس، ولی تو دنیای حقوق، قضیه فرق می کنه! «خیار» در لغت به معنی اختیار و انتخابه. تو قانون مدنی ما، وقتی می گیم «خیار»، منظورمون اختیاریه که قانون به یکی از طرفین قرارداد (یا هر دو طرف) میده تا بتونه توی شرایط خاص، یک عقد لازم رو فسخ کنه، یعنی از بین ببره.

اصلاً چرا باید همچین چیزی وجود داشته باشه؟ خب، اصل بر اینه که وقتی دو نفر یه قراردادی رو امضا می کنن، باید بهش پایبند باشن. اینو بهش میگن «اصل لزوم قرارداد» که تو ماده 10 و 219 قانون مدنی بهش اشاره شده. یعنی قرار نیست هر وقت خواستیم، زیر حرفمون بزنیم و معامله رو بهم بزنیم. اما زندگی همیشه طبق برنامه پیش نمیره! ممکنه شرایطی پیش بیاد که ادامه اون معامله برای یکی از طرفین ضرر بزرگی داشته باشه یا اصلاً اون چیزی نباشه که فکر می کرده. مثلاً یه جنسی رو می خرید و بعد می بینید معیوبه، یا فروشنده بهتون دروغ گفته. اینجا اگه هیچ راه برگشتی نباشه، حقتون ضایع میشه.

برای همین، قانون گذار، مثل یه پدر دلسوز، یه سری استثنائات برای این اصل لزوم گذاشته به اسم «خیارات». این خیارات، مثل سوپاپ اطمینان عمل می کنن و به طرف زیان دیده این اختیار رو میدن که تحت شرایط خاص، معامله رو فسخ کنه و ضرر کمتری ببینه.

البته باید بدونیم که خیارات فقط تو «عقود لازم» معنی پیدا می کنن. «عقد لازم» یعنی قراردادی که هیچ کدوم از طرفین بدون دلیل قانونی حق فسخ یک جانبه اش رو ندارن (مثلاً خرید و فروش ملک). در مقابل، «عقد جایز» داریم که هر کدوم از طرفین هر وقت بخوان، می تونن بدون هیچ دلیلی فسخش کنن (مثلاً عقد وکالت). پس خیارات اومدن که عقود لازم رو تو شرایط خاص، به عقود جایز موقت تبدیل کنن تا حق کسی ضایع نشه.

گشت و گذار در دنیای خیارات: معرفی انواع خیارات در قانون مدنی

حالا که فهمیدیم خیار چیه و چرا وجود داره، وقتشه که بریم سراغ انواع مختلفش. قانون مدنی ما، مثل یه نقشه گنج پر از راه های مختلفه که بهتون حق فسخ میدن. شناخت این راه ها خیلی مهمه، چون اگه ندونید چه حق و حقوقی دارید، ممکنه ندونسته اون ها رو اسقاط کنید و بعداً پشیمون بشید. پس بیایید با هم ببینیم این خیارات دوازده گانه معروف چی هستن:

خیار مجلس (ماده 397 قانون مدنی)

تصور کنید یه معامله ای انجام دادید، مثلاً یه خونه خریده اید، و هنوز سر میز معامله نشسته اید. تا وقتی که خریدار و فروشنده از همدیگه جدا نشده باشن و مجلس معامله پابرجا باشه، هر دو طرف این حق رو دارن که اگه پشیمون شدن، معامله رو فسخ کنن. این یعنی هم فروشنده می تونه بگه منصرف شدم و هم خریدار. البته این خیار فقط مختص عقد بیع (خرید و فروش) هست و بعد از جدا شدن طرفین، دیگه وجود نداره.

خیار حیوان (ماده 398 قانون مدنی)

این خیار همونطور که از اسمش پیداست، مربوط به خرید و فروش حیواناته. اگه حیوونی رو بخرید، تا سه روز از زمان معامله، حق دارید که اگه پشیمون شدید، معامله رو فسخ کنید. این خیار فقط مخصوص خریدار حیوونه و برای اینه که فرصت کافی برای بررسی سلامتی حیوان و تصمیم گیری نهایی داشته باشه.

خیار شرط (ماده 399 قانون مدنی)

این خیار یه مقدار با بقیه فرق داره، چون از قبل توسط خود طرفین تو قرارداد شرط میشه. یعنی چی؟ یعنی شما تو قرارداد شرط می کنید که یکی از طرفین (مثلاً فروشنده)، یا هر دو طرف، یا حتی یه شخص ثالث، تا یه مدت زمان مشخص (مثلاً یک ماه)، حق فسخ قرارداد رو داشته باشن. خیلی مهمه که این مدت حتماً تو قرارداد مشخص بشه، وگرنه ممکنه کلاً شرط باطل بشه. این خیار باعث میشه طرفین با خیال راحت تری معامله کنن، چون یه راه برگشت با مدت زمان محدود دارن.

خیار غبن (ماده 416 تا 421 قانون مدنی)

حالا رسیدیم به یکی از مهم ترین و پرتکرارترین خیارات، یعنی خیار غبن. «غبن» یعنی ضرر و زیان. اگه تو یه معامله ای یکی از طرفین، مالش رو خیلی گرون خریده باشه یا خیلی ارزون فروخته باشه، به طوری که این اختلاف قیمت، خارج از عرف و قابل چشم پوشی نباشه، اون شخص حق فسخ معامله رو داره. به این می گن «غبن فاحش» که همون ضرر آشکار و بزرگه. اگه ضرر خیلی خیلی بیشتر از غبن فاحش باشه، میشه «غبن افحش». یعنی ضرری که هیچ کس حاضر به تحملش نیست. این خیار بهتون اجازه میده اگه حس کردید سرتون کلاه رفته و تفاوت قیمت واقعاً غیرمنطقیه، معامله رو بهم بزنید. البته باید حواستون باشه که این حق فسخ فوریه و به محض اطلاع از غبن، باید اقدام کنید.

خیار عیب (ماده 422 تا 437 قانون مدنی)

فرض کنید یه ماشینی خریدید و بعد از چند روز متوجه شدید یه ایراد فنی اساسی داره که فروشنده از اول بهتون نگفته بوده. اینجا خیار عیب به کمک میاد. اگه مورد معامله (مثلاً همون ماشین) معیوب باشه، خریدار حق داره که معامله رو فسخ کنه یا اگه دوست داشت، همون مال معیوب رو قبول کنه و در عوض، مبلغی به عنوان «اَرش» (تفاوت قیمت سالم و معیوب) از فروشنده بگیره. البته عیب باید مخفی باشه (یعنی خریدار در زمان معامله ازش بی خبر بوده) و قدیمی باشه (یعنی بعد از معامله ایجاد نشده باشه).

خیار تدلیس (ماده 438 قانون مدنی)

«تدلیس» یعنی فریب دادن. اگه یکی از طرفین قرارداد، با یه سری عملیات فریب کارانه، طرف مقابل رو گول بزنه تا اون معامله رو انجام بده، طرف فریب خورده حق فسخ معامله رو داره. مثلاً اگه فروشنده یه ماشین تصادفی رو با رنگ و لعاب کاری، طوری جلوه بده که انگار نو و بدون رنگه و خریدار هم به همین خاطر اون رو بخره، خریدار به استناد خیار تدلیس می تونه معامله رو فسخ کنه. اینجا مهم اینه که فریب دادن، باعث اصلی معامله شده باشه.

خیار تبعض صفقه (ماده 441 تا 443 قانون مدنی)

گاهی اوقات ممکنه یه معامله شامل چند قسمت باشه، مثلاً شما دو تا قطعه زمین رو با هم می خرید. اگه بعداً مشخص بشه که یکی از اون قطعات، مال کس دیگه ای بوده یا اصلاً وجود نداشته، اون معامله نسبت به اون قسمت باطل میشه. حالا چون قسمت دیگه معامله درسته، شما می تونید هم کل معامله رو فسخ کنید (به خاطر تبعض صفقه) و هم اون قسمت سالم رو قبول کنید و فقط به خاطر قسمت باطل شده، پول کمتری بدید.

خیار تأخیر ثمن (ماده 402 تا 409 قانون مدنی)

این خیار برای وقتیه که شما یه چیزی رو می خرید و قرار میشه پولش رو بعداً بدید (یا برعکس، چیزی رو می فروشید و قرار میشه پولش رو بعداً بگیرید). اگه ظرف سه روز، نه خریدار پول رو بده و نه فروشنده کالا رو تحویل بده، و هیچ کدوم هم شرطی برای تأخیر تو قرارداد نذاشته باشن، فروشنده حق فسخ معامله رو پیدا می کنه. این خیار برای جلوگیری از معلق موندن معاملات طراحی شده.

خیار رؤیت و تخلف از وصف (ماده 410 تا 415 قانون مدنی)

اگه شما چیزی رو نخریده باشید و فقط بر اساس اوصافی که فروشنده ازش گفته یا توی کاتالوگ و اینترنت دیده اید، اقدام به خرید کنید، بعداً اگه ببینید اون کالا اصلاً اون ویژگی ها و اوصافی رو که گفته شده، نداره، می تونید معامله رو فسخ کنید. مثلاً یه فرش رو از روی عکسش می خرید و بعد می بینید رنگش اصلاً اون چیزی نیست که تو عکس نشون داده شده بود.

خیار تفلیس (ماده 380 قانون مدنی)

«تفلیس» یعنی ناتوانی مالی. اگه خریدار بعد از معامله، به قدری بی پول بشه که نتونه قیمت معامله رو پرداخت کنه، فروشنده حق داره معامله رو فسخ کنه. البته این یه مقدار بحث برانگیزه و شرایط خاص خودش رو داره.

خیار تعذر تسلیم (ماده 387 قانون مدنی)

اگه فروشنده نتونه مورد معامله رو به خریدار تحویل بده (مثلاً ماشینش دزدیده بشه یا از بین بره) و این عدم امکان تحویل هم تقصیر فروشنده نباشه، معامله خود به خود منفسخ (باطل) میشه. اما اگه فروشنده خودش مقصر باشه و نتونه کالا رو تحویل بده، خریدار حق فسخ پیدا می کنه.

حالا که تک تک این خیارات رو شناختیم، می فهمیم که چرا شناختشون قبل از اسقاط اون ها اینقدر مهمه. چون اگه بدونیم چه حق و حقوقی داریم، با چشم بازتری تصمیم می گیریم که کدوم رو اسقاط کنیم و کدوم رو نگه داریم. این شناخت، جلوی خیلی از ضرر و زیان های احتمالی رو می گیره.

فراتر از اسقاط کافه خیارات: بررسی عبارت ولو خیار غبن فاحش

بعضی وقت ها، پای قرارداد که می نشینید، ممکنه با یک عبارت طولانی تر و کمی ترسناک تر روبرو بشید: «اسقاط کافه خیارات ولو خیار غبن فاحش». این عبارت یه جورایی قضیه رو پیچیده تر و از حالت عادی خارج می کنه. بیایید ببینیم اصلاً مفهومش چیه و چرا باید خیلی بیشتر بهش توجه کنیم.

غبن فاحش و افحش چیست؟

قبلاً گفتیم که «غبن» یعنی ضرر و زیان و «غبن فاحش» یعنی یه ضرر آشکار و بزرگ که تو عرف و از نظر آدم های عادی، قابل اغماض نیست. مثلاً یه چیزی رو می خرید که قیمتش توی بازار 100 میلیون تومنه، ولی شما اون رو 150 میلیون خریدید، و این اختلاف 50 میلیونی، از نظر عرف خیلی زیاده. حالا اگه این ضرر اونقدر زیاد باشه که حتی از غبن فاحش هم بیشتر باشه، بهش میگن «غبن افحش». یعنی یه ضرر فوق العاده بزرگ و غیرقابل تصور که دیگه هیچ جوره نمیشه ازش گذشت.

پیامدهای درج عبارت اسقاط کافه خیارات ولو خیار غبن فاحش

حالا تصور کنید تو قرارداد نوشته شده: «اسقاط کافه خیارات ولو خیار غبن فاحش». کلمه «ولو» اینجا خیلی مهمه. یعنی حتی اگر. این جمله میگه: من تمام خیاراتمو اسقاط می کنم، حتی خیار غبن فاحش رو. یعنی شما با امضای این بند، رسماً اعلام می کنید که حتی اگه سر این معامله ضرر خیلی زیادی هم بکنید، بازم حق ندارید به استناد اون ضرر، معامله رو فسخ کنید. این بند معمولاً برای فروشنده ها یا افرادی که می خوان معامله شون به هر قیمتی قطعی بشه، خیلی جذابه.

اما برای شما، به عنوان خریدار یا فروشنده ای که ممکنه بعداً متضرر بشه، این عبارت خیلی خطرناکه. چون اگه مثلاً یه خونه ای رو بخرید و بعداً بفهمید که قیمتش نصف چیزی بوده که شما پرداخت کردید (یعنی یه غبن فاحش واقعی رخ داده)، دیگه نمی تونید با استناد به این ضرر، معامله رو فسخ کنید. حواستون باشه که بعضی وقت ها ممکنه حتی عبارت «فاحشا کان او افحش» (چه فاحش باشد چه افحش) هم تو قرارداد قید بشه که دیگه کاملاً راه رو برای هرگونه ادعای غبن می بنده و به معنی از بین رفتن حق فسخ در بدترین حالت ضرر هم هست.

اگه پای قراردادی با همچین عبارتی نشستید، باید خیلی خیلی حواستون رو جمع کنید. معمولاً تو این مواقع، طرف مقابل می خواد مطمئن بشه که دیگه به هیچ وجه نمی تونید معامله رو بهم بزنید، حتی اگه بعداً حسابی متضرر بشید. بهترین کار اینه که قبل از امضا، حسابی فکر کنید، تحقیق کنید و اگه شک داشتید، حتماً با یه وکیل یا مشاور حقوقی مشورت کنید. یادتون نره، معاملات ملکی و سرمایه گذاری، شوخی بردار نیستن و یه اشتباه کوچیک می تونه ضررهای بزرگی بهتون بزنه.

«اسقاط کافه خیارات ولو خیار غبن فاحش یعنی با قبول این بند، شما حق فسخ قرارداد به دلیل ضرر آشکار و غیرقابل چشم پوشی را نیز از خود سلب می کنید. این بند می تواند پیامدهای جدی مالی برای شما داشته باشد.»

استثنائات و محدودیت ها: کدام خیارات هرگز ساقط نمی شوند؟

تا اینجا حسابی راجع به اسقاط خیارات حرف زدیم و فهمیدیم که چقدر مهمه. اما آیا همه خیارات قابل اسقاط هستن؟ نه! یه جاهایی قانون گذار برای حمایت از نظم عمومی و جلوگیری از سوءاستفاده، خط قرمز کشیده و گفته: «این خیارات رو به هیچ عنوان نمیشه ساقط کرد، حتی اگه تو قرارداد به صراحت نوشته باشید!» بیایید ببینیم کدوم خیارات از این قاعده مستثنی هستن.

خیار تدلیس و نظم عمومی

همونطور که گفتیم، «خیار تدلیس» مربوط به فریب دادنه. حالا فرض کنید تو یه قراردادی نوشته شده: «اسقاط کافه خیارات، حتی خیار تدلیس!» آیا این بند معتبره؟ جوابش منفیه! خیار تدلیس، به دلیل ارتباطی که با «نظم عمومی» جامعه داره، معمولاً قابل اسقاط نیست. یعنی قانون نمی پذیره که کسی با فریب دادن دیگری، بعدش بگه: خب تو خودت حق فسخ رو از خودت گرفتی، پس ضررت به من ربطی نداره!

اغلب حقوقدان ها و فقها معتقدن که فریب و کلاهبرداری، عمل ناپسندی در جامعه است و اگه اجازه بدیم با اسقاط خیار تدلیس، فریب دهنده از مسئولیتش فرار کنه، نظم عمومی و اخلاق جامعه بهم می ریزه. پس اگه یه نفر شما رو با دروغ و ترفند فریب داد و تو همون قرارداد، بند اسقاط کافه خیارات رو امضا کردید، بازم می تونید به استناد فریب (تدلیس)، معامله رو فسخ کنید و حقتون رو پس بگیرید.

خیار تخلف از وصف

خیار تخلف از وصف هم از اون دسته خیاراتیه که اسقاط مطلق اون، معمولاً مورد قبول نیست. چرا؟ چون منطقی نیست که شما چیزی رو بر اساس یه سری اوصاف خاص بخرید، بعد بگید اگه اون اوصاف نبودن هم مشکلی نیست و من حق فسخ ندارم. یعنی اگه یه فروشنده بگه این ماشین مدل بالاست و فول آپشنه، و شما بر اساس همین حرف ها اونو بخرید و بعد بفهمید اصلاً مدلش پایین تره یا آپشن نداره، بازم حق فسخ دارید، حتی اگه بند اسقاط کافه خیارات رو امضا کرده باشید. اینجا انتظار و توافق اولیه شما بر اساس اون اوصاف بوده و اگه اون ها محقق نشن، حق فسخ شما پابرجاست.

سایر خیارات دارای ابهام

بعضی از خیارات دیگه هم هستن که در مورد اسقاط مطلق اون ها، ابهاماتی وجود داره و حقوقدان ها نظر قطعی و واحدی ندارن. مثلاً:

  • خیار غبن فاحش: با اینکه عبارت «ولو خیار غبن فاحش» رو توی قراردادها می نویسن، اما هنوز هم بحث بر سر اینه که اگه غبن اونقدر فاحش باشه که به اصطلاح «غبن افحش» بشه و هیچ انسانی حاضر به تحمل چنین ضرری نباشه، آیا باز هم اسقاطش معتبره یا نه. بعضی ها معتقدن در موارد غبن افحش، اسقاط هم باطل میشه.
  • خیار تعذر تسلیم: اگه فروشنده به هیچ وجه نتونه مورد معامله رو تحویل بده (نه به خاطر تقصیر خودش)، معامله خود به خود باطل میشه و اینجا اصلاً جای اسقاط خیار نیست، چون دیگه معامله ای وجود نداره که بشه فسخش کرد.
  • خیار تفلیس: در مورد اسقاط خیار تفلیس هم بحث هایی هست. اگه خریدار واقعاً ورشکسته بشه و نتونه پول رو بده، آیا فروشنده با وجود اسقاط خیارات، بازم حق فسخ داره؟

این موارد نشون میده که حتی با وجود بند اسقاط کافه خیارات، باز هم کورسوهایی برای حفظ حق فسخ وجود داره، اما برای استفاده ازشون، حتماً باید با یه متخصص حقوقی مشورت کنید.

اسقاط صریح و ضمنی خیارات (ماده 448 قانون مدنی)

حالا شاید بپرسید اصلاً اسقاط خیار چطور اتفاق می افته؟ ماده 448 قانون مدنی می گه: «سقوط تمام یا بعضی از خیارات را می توان در ضمن عقد شرط نمود.» این یعنی اسقاط می تونه به دو صورت باشه: صریح یا ضمنی.

  • اسقاط صریح: این ساده ترین حالته. یعنی شما تو قرارداد، واضح و آشکار می نویسید که «تمامی خیارات، از جمله خیار غبن، از طرفین ساقط گردید.» اینجا دیگه شکی باقی نمی مونه که شما از روی آگاهی و اراده، حقتون رو اسقاط کردید.
  • اسقاط ضمنی: اینجاست که قضیه یه مقدار پیچیده میشه. گاهی اوقات، شما ممکنه عملی انجام بدید که نشون دهنده رضایت شما به معامله و در نتیجه، اسقاط خیاراتتون باشه، بدون اینکه به صراحت چیزی گفته باشید. مثلاً شما یه خونه ای رو خریدید و بعد از معامله، متوجه شدید قیمتش خیلی بیشتر از قیمت واقعیه (غبن فاحش). اما به جای اینکه معامله رو فسخ کنید، می رید و اون خونه رو اجاره می دید یا حتی خودتون شروع به سکونت و تعمیرات اساسی می کنید. اینجا ممکنه این اعمال شما به عنوان اسقاط ضمنی خیار غبن تلقی بشه. اما نکته مهم اینه که برای اینکه این اعمال، به معنی اسقاط ضمنی باشن، باید از روی آگاهی و اراده کامل شما صورت گرفته باشن. اگه شما از وجود حق فسختون بی خبر بودید، نمی تونن بهتون بگن حقتون رو ساقط کردید.

در نهایت، همیشه یادتون باشه که تو مسائل حقوقی، شفافیت و وضوح حرف اول رو می زنه. هرچی تو قراردادها شفاف تر و دقیق تر عمل کنید، جلوی مشکلات احتمالی بیشتری رو می گیرید.

اسقاط کافه خیارات در عمل: به ویژه در معاملات ملکی

شاید براتون سوال پیش بیاد که اصلاً چرا این بند «اسقاط کافه خیارات» تو این همه قرارداد، مخصوصاً معاملات ملکی، به صورت پیش فرض وجود داره؟ و ما به عنوان خریدار یا فروشنده، چه کار باید بکنیم؟ بیایید این قضیه رو از نزدیک تر بررسی کنیم.

چرا این بند به صورت پیش فرض در بسیاری از فرم های قراردادی وجود دارد؟

وقتی میریم بنگاه املاک برای خرید یا فروش خونه، یا یه قرارداد مشارکت امضا می کنیم، معمولاً مشاور املاک یا دفتر اسناد رسمی، یه فرم آماده میذاره جلوی دستمون که پر از بندهای از پیش نوشته شده اس. «اسقاط کافه خیارات» هم یکی از اون بندهای ثابت و همیشگیه. دلیلش چیه؟

  1. ثبات معامله: اصلی ترین دلیل اینه که کسی دوست نداره یه معامله ای رو انجام بده و بعدش تا مدت ها نگران فسخ شدنش باشه. این بند، به فروشنده این اطمینان رو میده که دیگه خریدار به این راحتی نمی تونه معامله رو بهم بزنه و برعکس. هدف اینه که یه حس پایداری و قطعیت به معامله داده بشه تا طرفین با خیال راحت تری به سراهدام انجام تعهداتشون برن.
  2. کاهش دعاوی: وقتی حق فسخ طرفین محدود میشه، طبیعتاً آمار دعاوی حقوقی مربوط به فسخ قراردادها هم میاد پایین. این هم به نفع دادگاه هاست و هم به نفع خود طرفین که درگیر مراحل طولانی و پرهزینه قضایی نشن.
  3. رویه مرسوم: این بند به قدری در عرف معاملات جا افتاده که دیگه همه به عنوان یک استاندارد ازش استفاده می کنن. بنگاه ها و دفاتر اسناد هم برای سادگی کار و پیروی از رویه مرسوم، اون رو در فرم هاشون قرار میدن.

اما خب، همین رویه مرسوم و از پیش آماده بودن فرم ها، گاهی اوقات می تونه حسابی مشکل ساز بشه، چون خیلی ها بدون اینکه از مفهوم دقیقش آگاه باشن، امضاش می کنن.

توصیه های عملی برای طرفین قرارداد (خریدار و فروشنده)

حالا که فهمیدیم این بند چه کاربردی داره و چرا رایجه، بیایید ببینیم ما چه کار باید بکنیم تا حقمون ضایع نشه:

قبل از امضا چه کنیم؟

  • با دقت بخوانید: اولین و مهم ترین کار اینه که تمام بندهای قرارداد رو، مخصوصاً بخش مربوط به خیارات رو با دقت بخونید. هر کلمه و عبارتی می تونه مهم باشه.
  • پرسش از متخصص: اگه جایی از قرارداد براتون ابهام داشت، خجالت نکشید و از مشاور املاک، سردفتر، یا اگه امکانش هست از یه وکیل سوال کنید. هیچوقت تا وقتی که معنی چیزی رو نفهمیدید، امضا نکنید.
  • مذاکره برای حذف یا تعدیل: این بند، یه قانون آسمونی نیست که نشه تغییرش داد! شما می تونید راجع بهش مذاکره کنید. اگه احساس می کنید وجود «اسقاط کافه خیارات» به ضررتونه، می تونید از طرف مقابل بخواهید که این بند حذف بشه یا حداقل، بعضی از خیارات (مثل خیار غبن فاحش یا خیار عیب) از این اسقاط استثناء بشن.

چگونه برخی خیارات را حفظ کنیم؟

اگه طرف مقابل با حذف کامل بند اسقاط کافه خیارات موافق نبود، می تونید پیشنهاد بدید که بعضی از خیارات مهم رو حفظ کنید. مثلاً می تونید بنویسید: «اسقاط کافه خیارات به استثنای خیار غبن فاحش و خیار عیب.» با این کار، هنوز هم بیشتر خیارات رو از خودتون سلب می کنید، اما اون هایی که براتون حیاتی تر هستن رو نگه می دارید. این راهکار، هم امنیت معامله رو تا حدی حفظ می کنه و هم از حقوق شما در موارد خاص حمایت می کنه.

اهمیت مشاوره با وکیل متخصص پیش از امضای قراردادهای مهم:

مخصوصاً تو معاملات بزرگ مثل خرید ملک، زمین یا سرمایه گذاری های سنگین، مشورت با یه وکیل متخصص، نه تنها هزینه اضافه نیست، بلکه یه سرمایه گذاری برای حفظ سرمایه شماست. وکیل می تونه تمام بندهای قرارداد رو موشکافی کنه، خطرات احتمالی رو بهتون گوشزد کنه و راهکارهای قانونی برای حفظ حقوق شما رو پیشنهاد بده. خیلی وقت ها، یه هزینه کوچیک برای مشاوره حقوقی، جلوی ضررهای میلیاردی رو می گیره.

پیامدهای عدم پایبندی و رویه قضایی

خب، تا اینجا فهمیدیم که «اسقاط کافه خیارات» چیه و چطور می تونه روی معاملاتمون تأثیر بذاره. حالا فرض کنیم شما این بند رو تو قراردادتون امضا کردید، اما بعداً به هر دلیلی دلتون می خواد معامله رو بهم بزنید. چه اتفاقی میفته؟

در صورت اقدام به فسخ پس از اسقاط خیارات، چه پیامدهایی در انتظار است؟

وقتی شما «حق فسخ» رو از خودتون سلب می کنید (یعنی اسقاط خیارات انجام میدید)، دیگه عملاً صاحب اون حق نیستید. مثل این می مونه که یه چیزی رو ببخشید و بعد بخواید دوباره صاحبش بشید! تو حقوق به این میگن «عمل فضولی». یعنی چی؟ یعنی وقتی شما دیگه حق فسخ ندارید، هر کاری که برای فسخ معامله انجام بدید، از نظر قانونی ارزشی نداره و «فسخ واقعی» اتفاق نمی افته.

تصور کنید یه خونه ای رو فروختید و بند اسقاط کافه خیارات رو امضا کردید. بعداً پشیمون میشید و می رید به خریدار می گید: من معامله رو فسخ کردم. خریدار به راحتی می تونه بگه: شما دیگه حق فسخ نداشتید و کار شما فضولی محسوب میشه. منم این فسخ فضولی رو قبول ندارم. و در این حالت، معامله به قوت خودش باقی می مونه و شما هیچ کاری از پیش نمی برید. تازه ممکنه حتی به خاطر این اقدامات، مجبور به پرداخت خسارت به طرف مقابل هم بشید.

اینجاست که اهمیت آگاهی از بندهای قرارداد و مسئولیت های حقوقی بعد از امضا مشخص میشه. پایبندی به قراردادها، حتی اگر به نظرمون ناعادلانه بیان، جزو اصول حقوقیه، مگر اینکه استثنائات قانونی خیلی قوی ای وجود داشته باشه (مثل همون خیار تدلیس که قبلاً گفتیم).

تحلیل یک رای وحدت رویه دیوان عالی کشور در خصوص اسقاط کافه خیارات

برای اینکه این موضوع براتون ملموس تر بشه، بیایید یه نگاهی به یک رویه قضایی واقعی داشته باشیم. دیوان عالی کشور، به عنوان بالاترین مرجع قضایی کشور، با رأی وحدت رویه اش، مسیر رو برای دادگاه های پایین تر مشخص می کنه. یکی از این رأی ها، مربوط به همین بحث اسقاط کافه خیاراته.

فرض کنید تو یه پرونده ای، کسی ادعا کرده به خاطر غبن فاحش (ضرر خیلی زیاد) می خواد معامله ای رو فسخ کنه، در حالی که تو قراردادش بند «اسقاط کافه خیارات» وجود داشته. دادگاه اولیه ممکنه به این استناد که شما حقتون رو ساقط کردید، حکم به رد دعوا بده. اما اگه پرونده بره بالاتر (مثلاً دیوان عالی کشور)، قاضی های دیوان ممکنه جزئیات دیگه ای رو هم بررسی کنن.

مثلاً تو یکی از این پرونده ها، دیوان عالی کشور (رأی شماره ۱۰۲۸/۷۲ مورخ ۲۱/۵/۷۰ شعبه ۲۱ دیوان عالی کشور) اینطور استدلال کرده که اگه تو قرارداد، علاوه بر بند اسقاط کافه خیارات، بند دیگه ای هم وجود داشته باشه که نشون بده طرفین یه جورایی حق فسخ رو برای خودشون محفوظ نگه داشتن (مثلاً گفته شده: اگر فروشنده پشیمان شود، علاوه بر رد مبلغ دریافتی، مبلغی را هم اضافه می پردازد)، این نشون میده که قصد واقعی طرفین، اسقاط کامل خیارات نبوده و اون بند اسقاط کافه خیارات، مطلق و جامع همه چیز نیست.

در این پرونده خاص، حتی با وجود ذکر «وکالت بلاعزل» و اختیار وکیل برای فروش به هر قیمت، چون خواهان ادعای غبن فاحش رو بلافاصله بعد از اطلاع مطرح کرده و تو قرارداد عادی اولیه هم بند جریمه برای پشیمانی طرفین وجود داشته، دیوان عالی کشور، استدلال دادگاه بدوی رو که «عبارت مذکور در وکالتنامه ظهور در اسقاط کافه خیارات دارد» صحیح ندونسته. این یعنی، باید تمام جوانب و شروط قرارداد رو در کنار هم دید و صرفاً به یک بند اکتفا نکرد. همچنین، فوری بودن اعمال بعضی خیارات مثل غبن هم اینجا نقش مهمی ایفا می کنه.

این رأی به ما نشون میده که تو پرونده های حقوقی، همیشه همه چیز سیاه و سفید نیست. گاهی اوقات، حتی اگه یه بند اسقاط کافه خیارات هم امضا کرده باشید، اگه شرایط دیگه ای تو قرارداد یا نحوه عمل شما وجود داشته باشه که نشون بده قصدتون اسقاط کامل نبوده یا فریب خورده اید، هنوز هم می تونید برای احقاق حقتون بجنگید. اما این دیگه کار یه متخصص حقوقیه که بتونه از این جزئیات به نفع شما استفاده کنه.

نتیجه گیری:

دیدید که عبارت «اسقاط کافه خیارات» چقدر پیچیده و پر از جزئیاته؟ از تعریف لغوی و حقوقیش گرفته تا انواع خیارات، پیامدهای غبن فاحش و حتی استثنائاتی که هیچ وقت ساقط نمیشن. در نهایت، مهم ترین چیزی که باید از این مقاله یادتون بمونه اینه که آگاهی، دقت و مشورت حقوقی، سه رکن اصلی برای حفظ حقوق شما در دنیای قراردادها هستن.

هیچوقت بدون مطالعه دقیق، پای هیچ قراردادی رو امضا نکنید. اگه جایی ابهام داشتید، حتماً سوال بپرسید. و برای معاملات مهم و بزرگ، به هیچ وجه از مشاوره با یه وکیل متخصص غافل نشید. یادتون باشه، دانش حقوقی شما، بزرگ ترین سپر دفاعی شما در برابر ضرر و زیان های احتمالیه. پس آگاه باشید، دقیق باشید و حواستون به حقوق خودتون باشه.

نوشته های مشابه