ماده 268 قانون مجازات اسلامی (توضیح کامل و نکات کلیدی)

ماده 268 قانون مجازات اسلامی (توضیح کامل و نکات کلیدی)

ماده 268 قانون مجازات اسلامی

ماده 268 قانون مجازات اسلامی، شرایط دقیق و مشخصی رو برای اینکه یک سرقت، حدی شناخته بشه و مجازات سنگینی مثل قطع دست رو به دنبال داشته باشه، تعیین کرده. فهم این ماده و بندهای پیچیده اش، خیلی مهم و کاربردیه چون مرز بین سرقت حدی و تعزیری رو مشخص می کنه و تأثیر زیادی تو روند پرونده های سرقت داره.

شاید براتون سوال باشه که چطور میشه سرقتی که همه جا اتفاق می افته، به حدی تبدیل بشه و چه فاکتورهایی رو باید در نظر گرفت. تو دنیای حقوق، این تفاوت ها مثل مو لای درز هم نمیره و برای هر کدوم، دلایل محکم فقهی و حقوقی وجود داره. در این مقاله می خوایم قدم به قدم، همه ابعاد این ماده رو با هم بررسی کنیم و ببینیم هر کدوم از این ۱۵ شرط دقیقاً چی میگن و چه معنی ای دارن. پس با ما همراه باشید تا یه دید جامع و کاربردی از ماده ۲۶۸ و سرقت حدی پیدا کنیم.

سرقت حدی چیست؟ (یه نگاهی به ماده ۲۶۸)

اصلاً سرقت حدی یعنی چی؟ قانون گذار ما، تو ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی، یه سری شرایط خاص رو برای سرقت حدی گذاشته که اگه همه این شرایط با هم جمع بشن، اون وقته که بهش میگن سرقت حدی و مجازاتش همون مجازات های سنگین اسلامی یا حد هست. اگه حتی یکی از این شرایط هم نباشه، دیگه اون سرقت، حدی محسوب نمیشه و بهش میگن سرقت تعزیری که مجازاتش متفاوته و معمولاً سبک تره. حالا بریم ببینیم خود قانون تو ماده ۲۶۸ دقیقاً چی میگه.

متن کامل ماده 268 قانون مجازات اسلامی

ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی می فرماید:

سرقت در صورتی که دارای تمام شرایط زیر باشد موجب حد است:

  1. شیء مسروق شرعاً مالیت داشته باشد.
  2. مال مسروق در حرز باشد.
  3. سارق هتک حرز کند.
  4. سارق مال را از حرز خارج کند.
  5. هتک حرز و سرقت مخفیانه باشد.
  6. سارق پدر یا جد پدری صاحب مال نباشد.
  7. ارزش مال مسروق در زمان اخراج از حرز، معادل چهار و نیم نخود طلای مسکوک باشد.
  8. مال مسروق از اموال دولتی یا عمومی، وقف عام یا وقف بر جهات عامه نباشد.
  9. سرقت در زمان قحطی صورت نگیرد.
  10. صاحب مال از سارق نزد مرجع قضایی شکایت کند.
  11. صاحب مال قبل از اثبات سرقت سارق را نبخشد.
  12. مال مسروق قبل از اثبات سرقت تحت ید مالک قرار نگیرد.
  13. مال مسروق قبل از اثبات جرم به ملکیت سارق در نیاید.
  14. مال مسروق از اموال سرقت شده یا مغصوب نباشد.

بریم سراغ ۱۵ شرط اصلی سرقت حدی (همه چیز رو زیر و رو می کنیم!)

حالا که متن اصلی قانون رو دیدیم، وقتشه که دونه دونه این ۱۵ شرط رو با هم باز کنیم. هر کدوم از اینها جزئیات خودشون رو دارن که اگه درست متوجهشون نشیم، ممکنه تو تشخیص سرقت حدی از تعزیری اشتباه کنیم. پس حواس هاتون جمع باشه!

شرط اول: مالیت شرعی داشتن چیزی که دزدیده شده

اولین شرط اینه که اون چیزی که به سرقت رفته، از نظر شرع و دین، مالیت داشته باشه. یعنی چی؟ یعنی شرعاً بشه روی اون مالکیت داشت و ارزش اقتصادی داشته باشه. مثلاً، طلا، پول، ماشین، گوشی، همه این ها مالیت شرعی دارن. اما اگه کسی، خدای نکرده، مثلاً آلات قمار یا مشروبات الکلی رو بدزده، چون از نظر شرع این ها مالیت ندارن و خرید و فروششون جایز نیست، سرقتشون حدی محسوب نمیشه. البته ممکنه تعزیری باشه ها، ولی حدی نیست.

شرط دوم: مال توی حرز باشه (یعنی چی؟)

حرز یعنی یه جایی که معمولاً مال توش نگهداری میشه و از دید عموم و دسترسی بقیه محافظت شده. هر مالی، حرز خاص خودش رو داره. مثلاً برای طلا و جواهر، یه گاوصندوق قفل دار حرزه، یا یه جعبه محکم و رمزدار. برای پول نقد، ممکنه جیب داخلی لباس یا کیفی که با زیپ و دکمه بسته شده، حرز محسوب بشه. اگه یه موبایل رو روی طاقچه خونه بذاریم، این حرز نیست. اما اگه تو کمد قفل دار باشه، بله حرزه. پس حرز، یعنی جای امن و متناسب با اون مال.

شرط سوم: سارق هتک حرز کرده باشه (شکستن حریم!)

هتک حرز یعنی سارق باید برای رسیدن به مال، اون حرز رو شکسته باشه، پاره کرده باشه، باز کرده باشه یا به هر طریقی حریمش رو نقض کرده باشه. مثلاً قفل گاوصندوق رو بشکنه، در کمد رو با زور باز کنه، یا جیب داخلی لباس رو پاره کنه. اگه در گاوصندوق باز بوده یا سوییچ ماشین روی صندلی بوده و سارق بدون هیچ شکستن یا پاره کردنی، مال رو برداشته باشه، هتک حرز اتفاق نیفتاده. اینجاست که سرقت دیگه حدی نمیشه. اگه سارق بدون اینکه حرز رو بشکنه، وارد حرز بشه (مثلاً در باز باشه) ولی برای خارج کردن مال، مجبور به شکستن یا پاره کردن حرز بشه، اینجا باید دید که نظر غالب چیه. معمولاً میگن هتک حرز باید در زمان ورود به حرز اتفاق بیفته تا سرقت حدی باشه.

شرط چهارم: مال رو از حرز خارج کنه (فقط وارد شدن کافی نیست!)

فقط هتک حرز کافی نیست. سارق باید مال رو از اون حرز خارج کنه. یعنی از اون محدوده امن و حفاظت شده بیاره بیرون. مثلاً اگه قفل گاوصندوق رو بشکنه ولی نتونه طلاها رو بیرون بیاره یا از ترس فرار کنه، این سرقت حدی نیست. باید مال رو از گاوصندوق خارج کنه. اگه چند نفر با هم این کار رو بکنن، یعنی تو اخراج مال مشارکت داشته باشن، اون وقته که همه ممکنه مشمول این شرط بشن.

شرط پنجم: هتک حرز و سرقت باید مخفیانه باشه

اینجا مخفیانه بودن خیلی مهمه. یعنی سارق باید پنهانی و دور از چشم صاحب مال یا هر کسی که می تونه از مال محافظت کنه، عمل کرده باشه. اگه سرقت جلوی چشم بقیه یا به صورت علنی و زورگیری اتفاق بیفته، دیگه مخفیانه نیست. سرقت حدی، اون دزدی ای هست که سارق در خفا و بدون آگاهی دیگران به اون دست می زنه. پس اگه یکی جلوی چشمتون کیف قاپی کنه، این سرقت حدی نیست و بیشتر شبیه زورگیریه که مجازات تعزیری سنگین داره.

شرط ششم: سارق پدر یا جد پدری صاحب مال نباشه

یکی از استثنائات مهم تو سرقت حدی، روابط خانوادگیه. اگه سارق، پدر یا جد پدری کسی باشه که مالش به سرقت رفته، این سرقت حدی محسوب نمیشه. این شرط ریشه های فقهی داره و به احترام جایگاه پدر و جد پدری در خانواده برمی گرده. البته این شرط فقط برای پدر و جد پدریه و شامل سایر اقوام مثل عمو، دایی، برادر یا حتی مادر و جد مادری نمیشه. یعنی اگه دایی از خواهرزاده ش دزدی کنه، ممکنه حدی باشه اگه بقیه شرایط وجود داشته باشه.

شرط هفتم: ارزش مال مسروقه به نصاب برسه (چهار و نیم نخود طلا)

این شرط مالی، یکی از مهم ترین هاست. ارزش مالی که دزدیده شده، تو زمان خارج کردنش از حرز، باید حداقل معادل چهار و نیم نخود طلای مسکوک (یعنی طلای سکه دار) باشه. این مقدار طلا یک نصاب شرعیه و قضات تو دادگاه ها، بر اساس قیمت روز طلا، معادل ریالی اون رو محاسبه می کنن. اگه ارزش مال دزدیده شده کمتر از این مقدار باشه، هرچند بقیه شرایط سرقت حدی هم وجود داشته باشه، دیگه سرقت حدی نیست و تعزیری محسوب میشه. مثلاً اگه کسی یه خودکار گرون قیمت بدزده که قیمتش کمتر از معادل چهار و نیم نخود طلا باشه، سرقتش حدی نیست.

شرط هشتم: مال دولتی، عمومی یا وقف عام نباشه

این شرط میگه که مال مسروقه نباید از اموال دولتی، عمومی، وقف عام یا وقف بر جهات عامه باشه. مثلاً اگه کسی از خزانه دولت یا از یه پارک عمومی چیزی بدزده، این سرقت حدی نیست. چرا؟ چون این اموال مالک خصوصی مشخصی ندارن و متعلق به عموم مردم هستن. اما اگه یه مال، وقف خاص باشه (مثلاً یه خونه که وقف یه خانواده خاص شده) یا ثمرات موقوفه باشه (مثل میوه درخت یه باغ که وقف شده و عوایدش برای یه جهتی استفاده میشه)، سرقت اون می تونه حدی باشه. مثلاً سرقت میوه یک درخت موقوفه، می تونه حدی باشه چون متعلق به موقوف علیهم خاصی هست و مالکیت مشخصی داره.

شرط نهم: سرقت توی دوران قحطی نباشه

قحطی اینجا به معنی کمبود شدید و فقدان ارزاق عمومی و مایحتاج اصلی مردم تو زمان سرقت هست. یعنی وضعیتی که مردم برای تأمین غذا و نیازهای اولیه زندگی شون با مشکل جدی روبرو باشن. این شرط هم از مبانی فقهی و اصول عدالت و رأفت اسلامی میاد که تو این شرایط خاص، اجرای حد سرقت به دلیل اضطرار مردم، ساقط میشه. تشخیص اینکه آیا جامعه در وضعیت قحطی بوده یا نه، با مرجع قضائیه.

شرط دهم: صاحب مال شکایت کنه (حق الناس!)

سرقت حدی از اون دسته جرایمیه که جنبه حق الناس داره. یعنی تا وقتی که صاحب مال (مال باخته) خودش شکایت نکنه و پیگیر موضوع نباشه، قانون نمی تونه به اون رسیدگی کنه و حد رو اجرا کنه. پس، شکایت شاکی یه شرط اساسی برای شروع فرایند قانونی سرقت حدیه. اگه مال باخته نخواد شکایت کنه یا منصرف بشه، پرونده سرقت حدی پیش نمیره.

شرط یازدهم: صاحب مال قبل از اثبات سرقت، سارق رو نبخشه

این شرط ادامه شرط قبلیه. اگه صاحب مال، قبل از اینکه سرقت توسط دادگاه اثبات بشه و رأی قطعی صادر بشه، سارق رو ببخشه و گذشت کنه، حد سرقت دیگه اجرا نمیشه. البته این بخشش باید قبل از اثبات جرم باشه. اگه بعد از اثبات جرم ببخشه، معمولاً دیگه روی اجرای حد تأثیری نداره.

شرط دوازدهم: مال مسروقه قبل از اثبات سرقت، تحت ید مالک قرار نگیره

فرض کنید کسی جنسی رو دزدیده، ولی قبل از اینکه جرمش تو دادگاه ثابت بشه و حکم صادر بشه، اون مال به نحوی به دست صاحب اصلیش برگرده. مثلاً سارق خودش پشیمون میشه و مال رو برمی گردونه یا مال گم میشه و صاحبش پیداش می کنه. تو این حالت، حد سرقت ساقط میشه. یعنی مال باید تا زمان اثبات سرقت، همچنان در اختیار سارق یا دور از دسترس مالک باشه.

شرط سیزدهم: مال مسروقه قبل از اثبات جرم به ملکیت سارق در نیاد

این شرط هم جالبه. میگه اگه مال دزدیده شده، قبل از اینکه جرم سرقت اثبات بشه، به هر دلیلی به ملکیت خود سارق دربیاد، دیگه حد سرقت اجرا نمیشه. مثلاً صاحب مال به هر دلیلی اون مال رو به سارق ببخشه (هبه کنه) یا بهش بفروشه. تو این حالت، چون مال رسماً متعلق به سارق شده، دیگه سرقت اون معنی نداره و حدی اجرا نمیشه. البته این تملک باید قبل از اثبات جرم باشه.

شرط چهاردهم: مال مسروقه خودش دزدی یا غصبی نباشه

این شرط یعنی مالی که مورد سرقت حدی قرار می گیره، نباید خودش از قبل، دزدی شده یا غصبی باشه. یعنی چی؟ یعنی اون مالی که از حرز خارج شده، باید مال کسی باشه که خودش مالک قانونی و شرعی اون مال هست. اگه سارق، مالی رو بدزده که اون مال خودش قبلاً از یه نفر دیگه دزدیده شده یا به زور غصب شده، اینجا دیگه سرقت حدی اتفاق نمیفته. البته این به این معنی نیست که دزد دوم مجازات نمیشه، بلکه مجازاتش تعزیری خواهد بود. این شرط یه جورایی میگه که قانون روی مالی که خودش از راه درست به دست نیومده، سختگیری کمتری برای اجرای حد داره.

شرط پانزدهم: سارق مضطر نباشد

آخرین شرط مهم که البته به صورت جداگانه در ماده ۲۶۸ نیامده اما در مبانی فقهی و حقوقی به آن اشاره می شود، این است که سارق در زمان سرقت مضطر و ناچار نباشد. مضطر بودن یعنی فرد در وضعیتی قرار داشته باشد که چاره ای جز سرقت برای حفظ جان خود یا اطرافیانش نداشته باشد، مثلاً برای رفع گرسنگی شدید در شرایط بحرانی. در این حالت، چون انگیزه سرقت رفع یک ضرورت حیاتی بوده، حد سرقت ساقط می شود. تشخیص اضطرار نیز با مرجع قضایی است.

یه گشتی در ریشه های فقهی و حقوقی ماده ۲۶۸

این ۱۵ شرطی که بررسی کردیم، همین طوری از آسمون نیومدن. همشون ریشه های محکم فقهی و دینی دارن که تو کتاب های فقها و علمای دین، مثل آب خوردن بهشون پرداخته شده. قانون گذار هم با توجه به همین مبانی فقهی، این ماده رو تدوین کرده تا عدالت به معنای اسلامی و شرعی خودش برقرار بشه.

نظر فقها و بزرگان دین (مثلاً آیت الله خمینی)

خیلی از فقهای شیعه، از جمله حضرت امام خمینی (ره)، تو رساله ها و کتاب های فقهی شون به تفصیل درباره شرایط سرقت حدی صحبت کردن. مثلاً ایشون هم به مواردی مثل بلوغ، عقل، اختیار، مضطر نبودن سارق، در حرز بودن مال، هتک حرز و اخراج مال از حرز، نبود رابطه پدر و فرزندی، و مخفیانه بودن سرقت اشاره کرده اند. درباره نصاب هم، فقها معمولاً یک چهارم دینار طلای خالص سکه دار رو ملاک می دونن که تو شرایط فعلی باید معادل ریالی اون محاسبه بشه. این نشون میده که این شرایط، سابقه طولانی تو فقه اسلامی دارن و مبنای محکمی برای قانون گذاری بودن.

دکترین حقوقی چی میگه؟ (تحلیل کارشناسان)

کارشناسان و اساتید حقوق کیفری هم به نوبه خودشون، ماده ۲۶۸ رو از جنبه های مختلف تحلیل و تفسیر می کنن. اون ها با بررسی ریزبینانه هر شرط، سعی می کنن ابعاد پنهان قانون رو روشن کنن و راه رو برای قضات و وکلا هموارتر کنن. این تحلیل ها کمک می کنه تا تو پرونده های پیچیده، تصمیم گیری عادلانه تری اتفاق بیفته و از برداشت های سلیقه ای جلوگیری بشه.

دادگاه ها چی میگن؟ (رویه های قضایی و آرای وحدت رویه)

دانستن قانون یه چیزه، اجرای اون تو دادگاه ها یه چیز دیگه. رویه های قضایی یعنی همون طرز برخوردی که دادگاه ها و قضات تو پرونده های مشابه دارن و آرای وحدت رویه هم آرای دیوان عالی کشور هستن که برای ایجاد یکنواختی تو رأی گیری دادگاه ها صادر میشن. این ها به ما نشون میدن که تو عمل، شرایط ماده ۲۶۸ چطوری تفسیر و اجرا میشن.

نمونه هایی از آرای مهم:

یه سری پرونده و رأی مهم هست که فهم ما رو از این ماده عمیق تر می کنه:

  • رای شعبه ۲۷ (راجع به هتک حرز): مثلاً طبق رأی شماره ۳۴۸۰–۷۰/۷/۸ شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور، برای اینکه حد سرقت اجرا بشه، حتماً باید هتک حرز توسط خود سارق اتفاق بیفته. این یعنی اگه هتک حرز توسط شخص دیگه یا به هر دلیل دیگه ای اتفاق افتاده باشه و سارق فقط از اون فرصت استفاده کرده باشه، سرقت حدی نیست.

  • نظریه شورای نگهبان (راجع به سقوط حد): تو نظریه ۴۴۰۸–۷۲/۴/۲۶ شورای نگهبان اومده که صرف برگردوندن مال به مالک، باعث سقوط حد نمیشه، بلکه این سقوط حد باید ناشی از توبه خود سارق باشه. این نکته نشون میده که قصد و نیت سارق و توبه اون، تو سقوط حد سرقت خیلی مهمه.

این آرای قضایی مثل یه چراغ راه هستن که به قضات کمک می کنن تو موقعیت های مشابه، یکسان و عادلانه حکم بدن و از تفسیرهای شخصی جلوگیری کنن. البته که هر پرونده ای شرایط خاص خودش رو داره و قاضی باید همه جوانب رو بسنجه.

سرقت حدی چه فرقی با بقیه سرقت ها داره؟ (یه مقایسه سریع)

شاید یکی از مهم ترین بخش های این بحث، همین مقایسه سرقت حدی با بقیه انواع سرقته. چون اگه نتونیم این تفاوت ها رو تشخیص بدیم، ممکنه دچار اشتباه بشیم و فکر کنیم هر دزدی ای، حدیه. پس بریم تو یه جدول، تفاوت های اصلی رو ببینیم:

وجه تمایز سرقت حدی سرقت تعزیری سرقت مسلحانه/مقرون به آزار
شرایط تحقق ۱۵ شرط دقیق ماده ۲۶۸ باید کاملاً رعایت بشه. اگه یکی هم نباشه، حدی نیست. نیازی به وجود همه ۱۵ شرط حدی نیست. هر سرقتی که حدی نباشه، تعزیریه. علاوه بر سرقت، استفاده از سلاح یا آزار و اذیت قربانی هم وجود داره.
نوع مجازات حد که تو قانون مشخص شده (مثلاً قطع دست، صلب در دفعات بعدی). تعزیر که مجازاتش رو قاضی بر اساس قانون و شرایط تعیین می کنه (مثلاً حبس، شلاق، جزای نقدی). تعزیر که معمولاً خیلی سنگین تر از سرقت تعزیری معمولیه (حبس های طولانی).
قابلیت عفو و گذشت شاکی فقط قبل از اثبات سرقت توسط دادگاه، گذشت شاکی حد رو ساقط می کنه. گذشت شاکی معمولاً باعث کاهش مجازات یا حتی سقوط اون میشه. تأثیر گذشت شاکی خیلی کمه و اغلب فقط تو تخفیف مجازات مؤثر هست.
تأثیر توبه اگه سارق قبل از اثبات جرم توبه واقعی کنه، ممکنه حد سرقت ساقط بشه. (شرایط خاص) توبه سارق معمولاً تو تخفیف مجازات تأثیرگذاره. تأثیرگذار تو تخفیف مجازات.

همونطور که تو جدول دیدیم، سرقت حدی یه مقوله کاملاً خاص با شرایط و مجازات های خیلی دقیق و سخته. اگه حتی یکی از اون ۱۵ شرط هم نباشه، دیگه سرقت، حدی محسوب نمیشه. این خیلی مهمه که تو پرونده های سرقت، این تفاوت ها درست تشخیص داده بشن.

علاوه بر این ها، سرقت های مسلحانه یا سرقت هایی که با آزار و اذیت همراه هستن، حتی اگه شرایط حدی رو هم نداشته باشن، چون عنصر خشونت و ترس توشون هست، مجازات های تعزیری خیلی سنگینی دارن و از سرقت های تعزیری عادی شدیدتر هستن. قانون گذار اینجا به خاطر حفظ امنیت جامعه و مقابله با اعمال خشونت آمیز، برخورد شدیدتری رو پیش بینی کرده.

حرف آخر (جمع بندی و توصیه دوستانه)

خب، تا اینجا با هم سفر جالبی رو تو دنیای پیچیده ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی و شرایط سرقت حدی داشتیم. دیدیم که فقط یه سرقت عادی نیست که مجازات حدی داره؛ بلکه باید ۱۵ تا شرط خیلی دقیق و ریزبینانه با هم جمع بشن تا بشه اسم سرقت حدی رو روش گذاشت. از مالیت شرعی مال گرفته تا هتک حرز، مخفیانه بودن سرقت، نصاب طلا و حتی رابطه خانوادگی سارق با صاحب مال، همه و همه تو این تشخیص نقش دارن.

فهم این جزئیات هم برای کسایی که تو کار حقوق هستن (مثل وکلا و قاضی ها) و هم برای مردم عادی، خیلی مهمه. چون کمک می کنه تا برداشت درستی از قانون داشته باشیم و بدونیم تو چه شرایطی چه مجازاتی اعمال میشه. این پیچیدگی ها نشون میدن که تو مسائل حقوقی، هیچ چیز ساده و یک بعدی نیست و هر پرونده ای، ظرافت های خاص خودش رو داره.

یادتون نره، مسائل حقوقی پیچیدگی های خودش رو داره و هر پرونده ای منحصر به فرده. پس حتماً برای جزئیات پرونده خودتون با یه متخصص حقوقی مشورت کنید و به اطلاعات عمومی اکتفا نکنید. یک وکیل کاربلد می تونه بهترین راهنمایی رو بهتون بده و از حق و حقوقتون دفاع کنه.

امیدواریم این مقاله بهتون کمک کرده باشه تا دید کامل تر و روشن تری نسبت به ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی و سرقت حدی پیدا کنید.

نوشته های مشابه